برسد که بتواند با کوشش و اجتهاد مستمر برای هر موضوع و هر زمان و هر مکان و هر شرایطی برنامه مناسب با آن را بر اساس عقل کامل شده و مبانی تشریع موجود استخراج نماید، که در این صورت نیازی به پیامبر جدید نخواهد بود و طبعا دین موجود خاتم ادیان الهی و پیامبر آن خاتم پیامبران میباشد. پس در حقیقت دین مقدس اسلام کلاس نهایی سلسله ادیان الهی است.
در خطبه 198 نهج البلاغه راجع به اسلام میخوانیم: "ثم جعله لا انفصام لعروته، و لا فک لحلقته، و لا انهدام لاساسه، و لا زوال لدعائمه، و لا انقطاع لشجرته، و لا انقطاع لمدته، و لا عفاء لشرائعه." (سپس خداوند دین اسلام را به شکلی قرار داد که پیوندهای آن محکم، و حلقه هایش ناگسستنی، و اساس آن ویرانی نپذیرد و پایه هایش باقی است و شجره آن ریشه دار، و مدت آن پایان ندارد و دستوراتش کهنه نخواهد شد.)
ج 2 - جمع قرآن و تقسیم آن به سوره ها و آیه ها در زمان حیات پیامبر(ص) و به دستور خود آن حضرت انجام شد، آن حضرت علاوه بر ترغیب به حفظ قرآن و بیان فضائل و خواص برای سور و آیات آن، عده ای از افراد را به عنوان "کتاب وحی" مأمور به نوشتن قرآن کرده بودند، و هنگام نزول آیه جدید میفرمودند این آیه را در کجای فلان سوره قرار دهید. البته برخی از کلمات بویژه در زمان عثمان به قرائتهای مختلفی قرائت میشد که عثمان برای جلوگیری از تشتت و پراکندگی، قرائتهای غیرمشهور را کنار گذاشت و دستور داد قرآن بر حسب قرائتهای مشهور نوشته شود؛ ولی اصل سوره بندی و آیه بندی قرآن در حیات خود پیامبر انجام شده بود.
ج 3 - قرآن هیچ گاه تحریف و کم و زیاد نشده است و اگر از ناحیه عثمان یا دیگری مورد تحریف واقع میشد هرگز شخصی چون امام علی (ع) - که به جهت حفظ اسلام و مصالح آن از حقوق حقه خویش گذشت - لحظه ای آرام نمی نشست و حاضر نبود بر سر آن معامله و مجامله نماید. اگر اختلافی بود در قرائت برخی کلمات متشابه بود، قرآن دارای قرائتهای مشهوری بود که نزد صحابه معروف بود و در زمان ائمه معصومین (ع) به همان گونه خوانده میشده است و به آن احتجاج میکرده اند و به