بنابراین وجود امام زمان فرضیه ای نیست که مرهون خفقان و ترور و امثال آنها باشد؛ بلکه مرهون عقل سلیم و نقل مسلم است.
به نظر اینجانب نمی توان کسی را که بدون اهانت، به نقد و نظر علمی در موضوعات مختلف میپردازد مورد اهانت قرار داد؛ چه رسد به تکفیر و یا ترور. کسانی که این کارها را انجام میدهند علاوه بر این که ضعف توان علمی خویش را نشان میدهند، به عالم اندیشه و تفکر لطمه میزنند. آری مسأله اهانت و فحاشی و انکار ضروری از روی عناد و با توجه به ضروری بودن آن، امر دیگری است.
ج 3 و 4 - امامت نه مانند سلطنت یک پست و مقام اعتباری موروثی است و نه یک صلاحیت اکتسابی؛ بلکه مقام معنوی الهی و حد اعلای قرب به خداوند است که زمینه های آن مربوط به قبل از تولد است، بدین گونه که اصلاب شامخه و ارحام مطهره در تکون او دخالت دارند و دارای استعداد خدادادی ویژه ای است که خداوند با حکمت بالغه خود در افراد خاصی برای وساطت در فیض الهی و راهنمایی انسانها به عنوان برترین محصول عالم خلقت قرار داده است. و راهنمایی آنان منحصر در طرق معهود و متعارف نیست، و چه بسا آنان در حال غیبت و پنهانی از طرق غیر متعارف و غیر محسوس به راهنمایی انسانها و حل برخی مشکلات بپردازند، همان گونه که خضر نبی (ع) در حال اختفاء برای حضرت موسی (ع) که یکی از انبیای الهی بود سمت معلمی داشت: (قال له موسی هل اتبعک علی ان تعلمن مما علمت رشدا).سوره کهف (18): آیه 66.
در بسیاری از روایات وارد شده که مثل آن حضرت در زمان غیبت مثل خورشید در پس ابر است که با مخفی بودن آن از دید چشمها نور آن به زمین میرسد. و در خطبه 150 نهج البلاغه در رابطه با آن حضرت میخوانیم: "الاو ان من ادرکها منا یسری فیها بسراج منیر، و یحذو فیها علی مثال الصالحین، لیحل فیها ربقا، و یعتق رقا، و یصدع شعبا و یشعب صدعا فی سترة عن الناس لا یبصر القائف اثره ولو تابع نظره."
حضرت امیر(ع) راجع به ملاحم و حوادث آینده میفرمایند: "آگاه باشید آن کس از