او نوعی تأدیب وی به شمار میرفته است. و نیز اعراض از او که شخص نابینایی بوده اسائه ادب تلقی نمی شده؛ و در عین حال خداوند خواسته است که پیامبرش حتی این گونه برخوردی را که تلقی میشود به جهت فقر و تهیدستی طرف میباشد انجام ندهد.
ب - در رابطه با امام زمان (عج):
ج 1 - اصل وجود امام زمان مورد تردید نبوده تا بخواهیم از راه نواب چهارگانه آن را اثبات نماییم؛ علاوه بر این که این موضوع به وسیله براهینی که دلالت میکند بر لزوم امامت عامه در همه اعصار و زمانها به اثبات میرسد، به وسیله اخبار متواتره که از پیامبراکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) نقل شده و از طرق فریقین روایت شده نیز به اثبات میرسد. بیش از سه هزار حدیث از طرق شیعه و سنی درباره آن حضرت در دسترس است به گونه ای که اجمالا در حد تواتر است و موجب قطع و یقین میباشد. شما میتوانید در این زمینه به صحیح مسلم، مسند احمد حنبل، جامع الاصول، کنزالعمال، سنن ابن ماجه از کتب اهل سنت، و غیبت نعمانی، غیبت شیخ طوسی، کمال الدین صدوق، و بحار مجلسی از کتب شیعه مراجعه فرمایید. از زمان خود پیامبر(ص) موضوع مهم حضرت مهدی (ع) و این که او فرزند نهم امام حسین (ع) و دارای عمر طولانی و غیبت طولانی میباشد و این که پس از ظهور زمین را پر از عدل و داد مینماید و علامتها و نشانه های قبل از ظهور او به نحو تفصیل نقل شده است.
و این که ملقب شدن "جعفر" عموی آن حضرت به لقب "کذاب" فقط به خاطر تکذیب آن حضرت بوده است، ثابت نیست. و مخالفت چند نفر به عقیده وجود آن حضرت آسیبی نمی رساند؛ در طول تاریخ بسیاری از افراد حتی با بدیهیات اولیه نیز به خاطر اغراض سیاسی یا اقتصادی مخالفت کرده اند.
ج 2 - با توجه به مطالب یاد شده وجود و بقای آن حضرت با برهان عقلی و نقلی به اثبات میرسد؛ و در این گونه امور که اخبار متواتره از زمان خود پیامبراکرم (ص) نسبت به آن وارد شده اگر اجماع هم محقق شود به اصطلاح "اجماع مدرکی" است و معیار، مدرک آن میباشد. و با توجه به براهین عقلی و اخبار کثیره متواتره چیزی بیش از مرتبه علم و یقینی که معمولا از راه اجماع حاصل میشود به دست میآید.