صفحه ۱۷۶

نکته بعدی این که نرخ مالیات اخذ شده از سوی دولت از این گونه سرمایه گذاری ها به عنوان دارایی های ثابت نسبت به سایر دارایی ها بیشتر می‎باشد که این خود مزید بر علت برای کاهش ارزش واقعی سرمایه فرد است.

در مرحله سوم خرید و فروش سهام قرار می‎گیرد؛ خصوصا در بازار بورس اوراق بهادار. توضیح این که فرد با خرید و فروش از دو پاداش بهره خواهد برد: اول: افزایش قیمت احتمالی بر سهم؛ دوم: بهره برداری از سود سالانه آن. و همچنین مسأله خمس کسانی که نیت خرید و فروش ندارند ولی ارزش سهام آنها بالا می‎رود نیز مورد سؤال است.

در مرحله چهارم مسأله خمس برای خرید سهامی است که به صورت قسطی فروخته می‎شوند بویژه آن دسته که به صورت طولانی مدت است؛ به عنوان مثال دو سه ساله. و همچنین کارمندان و کارگرانی که از سوی ادارات یا کارخانجات سهام همان اداره یا کارخانه به آنها فروخته می‎شود، و به مرور از حقوق آنها کسر می‎شود که اکثر این افراد (چه کارمندان و کارگران، چه افراد آزاد) به علت محدودیت های مالی این عمل را انجام می‎دهند.

جواب: خرید و فروش سهام شرکتها در صورتی جایز است که بیع مجهول نباشد و محدوده کار شرکت مشخص باشد، و درآمد شرکت از تجارت و کار باشد نه سود ثابت معین. و سرمایه اگر از درآمد سال بدون تخمیس باشد در آخر سال باید تخمیس شود، و یک بار بیشتر خمس ندارد؛ و سود سال به سال آن حکم سایر سودها را دارد که اگر زاید بر مؤونه سال باشد متعلق خمس می‎باشد.

و هدف از خرید سهام اگر تجارت و خرید و فروش سهام باشد ترقی قیمت آن خمس دارد، البته پس از اخراج مؤونه سال. و اگر هدف نگاه داشتن سهام باشد ترقی قیمت آن خمس ندارد مگر این که تصادفا آن را بفروشد، که در این صورت ترقی آن از درآمد سال فروش محسوب است. و اگر فرضا در اثر تورم، ترقی قیمت صدق نکند، بلکه سقوط ارزش پول باشد خمس آن لازم نیست. والله العالم.

ناوبری کتاب