صفحه ۱۰۰

کتب تفاسیر و روایات اهل بیت (ع) مطرح شده است، و تأثیری در استفاده از آیات محکمه قرآن ندارد. و آیات محکمه به قوت و حجیت خود باقی است.

(سؤال 1187) اگر قرآن کلام و وحی خداست چرا کلمات پارسی و غیره در آن به کار رفته است، و با این که زبان عرب جامع است چرا به جای کلمات غیرعربی از واژه های عربی استفاده نشده است ؟

جواب: معنای این که قرآن کلام و وحی خداست این نیست که به زبان و لغت جدید و غیر مأنوس برای مخاطبین خود می‎باشد، بلکه به این معناست که همه آیات و مطالب قرآن از ناحیه خداوند به وسیله وحی بر پیامبراکرم (ص) با همان زبان رایج زمان نازل شده است. بدیهی است که هر قوم و ملتی زبان خاصی دارند که مهمترین عامل تفهیم و ابراز مکنونات آنان می‎باشد. زبان است که انسانها را به یکدیگر پیوند داده و منشاء زندگی اجتماعی و تمدن انسانها می‎باشد. و طبعا در مقام تعامل و تبادل فرهنگ بین اقوام مختلف بسا زبان و لغت قومی در زبان و فرهنگ اقوام دیگر وارد می‎شود. زبان عربی نیز از این قاعده مستثنی نیست. قوم عرب نیز در اثر ارتباط و تعامل با اقوام دیگر برخی از کلمات و الفاظ خود را به آنان عاریت داده و در عوض بعضی از کلمات را از آنان به عاریت گرفته، و به اصطلاح آن را تعریب نموده و در محاورات رایج خود به کار برده است.

قرآن نیز از همان زبان رایج استفاده نموده است، و در عین حال انتخاب کلمات و مفردات و جمله ها و نحوه ترکیب آنها در قرآن کریم، و نیز مراعات مقتضای حال و فضای متناسب با آن جمله ها به شکلی است که در حد اعجاز بوده است.

با این که قرآن به همان زبان رایج نازل شده است، مخالفین و معارضین با آن که در فن خطابه و سخن و فصاحت و بلاغت سرآمد زمان خود بودند نتوانستند حتی یک سوره مانند آن بیاورند؛ و تفصیل این بحث در این مختصر نمی گنجد.

(سؤال 1188) آیا چنانکه سیوطی نوشته است برخی از گفته های اصحاب وارد قرآن شده است، مثلا سلمان فارسی کلمات فارسی، بلال حبشی کلمات حبشی، صهیب رومی کلمات رومی، و الی آخر؛ آیا این نظر صحیح است ؟

ناوبری کتاب