صفحه ۲۹۲

"ق"

77 - قصد تبرع: قصد مجانی

78 - قصد ما فی الذمه: نیت کردن آنچه واقعا بر ذمه انسان است.

79 - قدر متیقن: مقدار قطعی از کاری یا چیزی

80 - قاضی شرع منصوب: قاضی ای که مجتهد جامع الشرائط او را برای قضاوت نصب و تعیین کرده باشد.

81 - قرعه: نوشتن نام مورد نظر روی کاغذ یا چوب، ریگ و سنگ و سپس چشم بسته یکی را برگرفتن.

82 - قصاص: تلافی بمثل در قتل عمد و جراحات و نقصهای بدنی

83 - قطع قطاع: بقین آدم زودباور که با اندک چیزی یقین پیدا می‎کند.

"ک"

84 - کسر مشاع: یک یا چند سهم نامعین از یک مجموعه

85 - کفو یکدیگر: همشان و همطراز یکدیگر

86 - کفاره جمع: جمع نمودن بین شصت روز روزه گرفتن و اطعام شصت فقیر و آزاد کردن یک برده.

"ل"

87 - لوث: وجود شواهد و امارات ظنی بر صدق مدعی که جای عمل به قسامه می‎باشد.

"م"

88 - مترافعین: طرفین دعوا که به محاکمه می‎نشینند.

89 - مدخول: کسی که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است.

90 - مرافق: زمینهای موات یا بائر اطراف دهات که مورد نیاز اهالی آنها باشد.

ناوبری کتاب