صفحه ۲۵۴

5 - و مقصود از "فی الارض" کشور است یا منطقه و محدوده خاصی که افساد در آن محقق شده است ؟ هر چند کوچک ؟ ولی شکی نیست که در شرائط کنونی دنیا که همه کشورها به منزله یک خانه یا یک محله شده اند هر قسمتی از قسمت دیگر متاثر و منفعل خواهد بود با این حال، نسبت افساد به قسمتهای اصلی و ریشه ای داده می‎شود یا فرعی ها هر چند دست چندمی را نیز شامل می‎شود؟

جواب: 1 - ظاهرا ملاک، فسادی است که از ناحیه شخص یا اشخاص و یا قدرتی متوجه کیان جامعه اسلامی و یا حیثیت عمومی اسلام و مسلمین باشد و شامل ارتکاب هر گناهی هر چند کبیره باشد نمی شود.

2 - ملاک، تصمیم فاعل بر افساد و صدق انتساب است عرفا هر چند به نحو تسبیب باشد ولی اگر در کنار فاعل مباشر، یا سبب ضعیف، سبب اقوی وجود داشته باشد صدق مفسد بر آتها نوعا محل اشکال است، و الحدود تدراء بالشبهات: [یعنی با وجود شک و شبهه، حدود نباید اجراء شود].

3 - تسبیب، خصوصیتی ندارد. آنچه ملاک است قصد افساد مرتکب نسبت به کیان فرهنگی یا سیاسی یا اقتصادی جامعه اسلامی می‎باشد و صدق انتساب عرفی است و با وجود سبب اقوی، صدق مفسد بر سبب ضعیف معلوم نیست، و الحدود تدراء بالشبهات: [یعنی با وجود شک و شبهه، حدود نباید اجراء شود].

4 - در مواردی که بدانیم یا احتمال دهیم عمل شخص ناشی از انگیزه های اقتصادی و یا فقر فرهنگی شخص بوده و تصمیم او بر افساد جامعه و ضربه زدن بر حیثیت عمومی و کیان اسلام و مسلمین محرز نباشد صدق عنوان مفسد معلوم نیست و در صورت شک، اعدام جایز نیست.

5 - کشور و منطقه خاص، ملاک نیست بلکه ملاک، حیثیت عمومی و کیان اسلام و مسلمین است و به طور کلی در موارد شک باید احتیاط شود و اصولا برای برخورد با فسادها و افراد و جریانات ناسالم اعم از سیاسی و اقتصادی و فرهنگی حتی المقدور باید علتها و ریشه ها را جستجو نمود و با آنها مبارزه نمود و مبارزه و برخورد با آثار و معلولها کمتر مؤثر است و اعدام کمتر اثر مثبت دارد.

ناوبری کتاب