[ فعالیت سیاسی فرمایشی در دانشگاهها و محرومیت از تحصیل دانشجویان ]
بنده از طریق روزنامه ها اخبار مربوط به دانشجویان را پیگیری میکنم که یک عده ای به عنوان یک ستاره و دوستاره و سه ستاره محروم از تحصیل شده اند. من تعجب کردم و گفتم چطور هیچکس واکنش نشان نمی دهد. با اینکه این یک چیز واضحی است، نمی توان کسی را برای اینکه نظرش را اظهار کرده از تحصیل و از درس خواندن محروم کرد. - البته آقایان سعی کرده اند تکذیب نمایند -. خود آقایان همیشه سفارش میکردند که دانشجویان در امور سیاسی دخالت کنند؛ پس معلوم میشود اینکه میگفتند دانشجویان در امور سیاسی دخالت کنند یعنی آنها بگویند: زنده باد شما و صددرصد مطیع باشند و در مخالفت ما هیچ حرفی زده نشود و همه موافق ما باشند. هر کسی بالاخره عقل و هوشی دارد و حق دارد در مسائل اظهارنظر کند. و اگر کسانی در مسائل کشور اظهارنظر کردند بیاییم از درس خواندن محرومش بکنیم. این واقعا مسأله ای است که در دنیا به ما میخندند که بگوییم این شهروند حق ندارد درس بخواند. برای اینکه در دانشگاه مطابق میل ما عمل نکرده است.
[ حکومت با لجبازی ]
مسأله دیگر بازداشتها به طور کلی و مخصوصا بازداشت آقای مهندس موسوی خوئینی است که من هم متأثر شدم. به نظر میآید که یک کسانی در این کشور هستند که با لجبازی میخواهند حکومت بکنند. همیشه در کشور بحران درست میکنند، شما یادتان هست درباره آقای گنجی سه سال کشور را بحرانی کردند. یک نفر مثل اکبر گنجی نظراتی داشته که نه ضد خدا و نه ضد پیغمبر و نه ضد اسلام است. انسانی است که به مسایل دینی اهمیت میدهد در انقلاب هم فعالیت داشته است. البته ممکن است اشتباهات جزیی هم داشته باشد. دیدید که او را در زندان سالها نگه داشتند روی لجبازی به حدی که دنیا ما را محکوم کرد. همان روش هم درباره آقای موسوی