عشایر بیعت میکنند، در عقبه منی هم رؤسای عشایر با پیغمبر(ص) بیعت کردند، رئیس عشیره مثل رئیس حزب حالا بوده است، این مسأله عشیره که در صدر اسلام بوده حالا به صورت تحزب و تشکیلات چون تحکیم وحدت، حزب مشارکت، همبستگی و دیگر احزاب درآمده است. بالاخره بایستی تشکل باشد. در اصول فقه میخوانیم: مقدمه واجب، واجب است. اگر امر به معروف و نهی از منکر واجب باشد مقدمه اش تشکل است. بر این اساس نخبگان - آنهایی که عقل جامعه میباشند - متشکل بشوند و وظیفه شان را انجام دهند.
مولا امیرالمؤمنین (ع) در وصیت آخرشان به امام حسن و امام حسین (ع) میفرمایند: "اوصیکم و من بلغه کتابی" آنجا وصیت هایی میکنند آخرش میگویند: "لا تترکوا الامر بالمعروف و النهی عن المنکر فیولی علیکم شرارکم ثم تدعون فلا یستجاب لکم" امر به معروف و نهی از منکر را - این امر به معروف و نهی از منکر همان امر به معروف و نهی از منکر در مسائل کلی اجتماعی است - ترک نکنید، اگر ترک کنید بدها فرصت را مغتنم میشمارند و بر شما مسلط میشوند سپس هر چه دعا کنید دیگر مستجاب نمی شود. برای اینکه هرکاری را باید از راهش وارد شوید. شما از اول تشکل داشته باشید و در مسائل اجتماعی کلی و مسائل سیاسی اظهارنظر بکنید تا قدرت دست آدمهای خوب باشد، در غیر این صورت بدها فرصت را مغتنم میشمارند و مسلط بر جامعه میشوند پس دیگر هر چه دعا کنید فایده ندارد. این وصیت نامه آخر امیرالمؤمنین (ع) است.
[ وجوب تشکل و تحزب ]
بنابراین این تشکل ها امر واجبی است، البته سعی کنید آدمهای نخبه بی غرض که اهل فکر و اهل تأمل هستند انتخاب کنید و نظریاتتان را هم بگویید، اظهارنظر بکنید، اگر عملی نشد بگویید خدایا ما آنچه وظیفه مان بود انجام دادیم. انسان نباید مأیوس باشد بلکه باید وظیفه اش را انجام دهد. من با اینکه حالا در جهات سیاسی کشور