[ جمهوری یعنی گردش نخبگان، آزادی بیان و احزاب ]
جمهوری یعنی حکومت ناشی از مردم باشد، یعنی واقعا نخبگان جامعه و آنان که رشد سیاسی دارند حزب سیاسی داشته باشند و این احزاب سیاسی دولتها را روی کار بیاورند و بتوانند ناظر بر حکومت و حاکمیت باشند و بتوانند اعتراضشان را بیان کنند. ولی الان دبیرکل های احزاب را احضار میکنند و به آنها فشار و تهدید روا میدارند. در صورتی که بایستی احزاب نظارت داشته باشند بر کار دولت، آنها بایستی به دولت انتقاد و اعتراض کنند؛ اما دولت مزاحم احزاب میشود.
[ حکومت مردمی یعنی دخالت مردم در حدوث و بقاء دولت از طریق احزاب ]
به نظر میآید اگر بخواهیم حکومت واقعا حکومت مردمی باشد بایستی نخبگان جامعه و آنهائی که رشد و عقل سیاسی دارند احزابی را تشکیل دهند و این احزاب مستقل باشند و دولت را روی کار بیاورند و بر دولت نظارت داشته باشند، این معنا عمل نشده است. ما الان میبینیم که آقایان میگویند: به احزاب نیاز نداریم، ما همان مساجد احزابمان است. معنای اینکه مساجد احزابمان است یعنی یک آقایی توی مسجد یک مطلبی را میگوید اسم شرعیت هم روی آن میگذارد و مردم را هم تحریک میکند که بروید به فلان شخص رأی بدهید یا فلان کار را انجام بدهید. در صورتی که این کار درستی نیست. اگر ما بخواهیم واقعا حکومت مردمی باشد باید مردم هم در حدوث دولت و هم در بقائش نقش داشته باشند و نظارت بر دولت داشته باشند که دولت تخطی از قانون نکند.
[ ولی فقیه باید ناظر باشد نه حاکم علی الاطلاق ]
البته ولی فقیه هم در قانون آمده به اعتبار اینکه نظارت کند از موازین اسلامی