نخست وزیر دولت موقت انتخاب شده بود، وزرا هم هستند، بنابراین دولت بایستی کارهای سیاسی را انجام بدهد و ما بیاییم قم همان کار آخوندیمان چون درس و بحث را انجام دهیم. ولی در عین حال مراجعات به بیت ما خیلی زیاد بود و من به عنوان توصیه و سفارش به وزرا و دولت تذکراتی میدادم و چون مردم مراجعه میکردند کارهایی را هم انجام میدادم. منظور این است که از اول اختلاف نظری در کار نبود که من آمدم قم، بعد هم خود ایشان آمدند قم.
بعد از بیست و هفت سال که از انقلاب اسلامی میگذرد، شما یکی از ارکان اساسی در پیدایش انقلاب اسلامی بودید. بعد از این بیست و هفت سال، در حال حاضر شرایط جمهوری اسلامی به آن شکلی هست که مد نظر شما در ابتدا بوده و چه کمبودهایی در حکومت فعلی یا در انقلاب فعلی هست و چه نقاط قوتی هست و اصلا در حال حاضر حکومت را به چه شکلی ارزیابی میکنید؟
[ تخلف از وعده استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی ]
قبل از انقلاب و در بحبوحه انقلاب شعار مردم و در حقیقت شعاری که مرحوم آیت الله خمینی و همین طور ماها به مردم القاء کرده بودیم سه چیز بود: "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی". از باب اینکه در زمان شاه خارجی ها در کشور دخالت کامل داشتند، آمریکایی ها در ارتش و جاهای دیگر همه کاره بودند، مردم هم آزاد نبودند که حرفشان را بزنند و نظرشان را بگویند، و موازین اسلامی هم رعایت نمی شد. بنابراین استقلال یعنی: عدم دخالت کشورهای دیگر در سیاست ایران، آزادی یعنی: مردم آزاد باشند حرفهایشان را بزنند. جمهوری اسلامی یعنی: حکومت از مردم ناشی شده باشد و بر طبق موازین اسلام هم باشد. این شعار مردم بود، هم آیت الله خمینی این وعده ها را به مردم میدادند هم ما وعده میدادیم. ولی متأسفانه آن جور که میخواستیم عمل نشد و به ویژه میبینیم که مسأله آزادی و جمهوری اسلامی آن گونه که باید رعایت شود نمی شود.