صفحه ۶۸

نخست وزیر دولت موقت انتخاب شده بود، وزرا هم هستند، بنابراین دولت بایستی کارهای سیاسی را انجام بدهد و ما بیاییم قم همان کار آخوندیمان چون درس و بحث را انجام دهیم. ولی در عین حال مراجعات به بیت ما خیلی زیاد بود و من به عنوان توصیه و سفارش به وزرا و دولت تذکراتی می‎دادم و چون مردم مراجعه می‎کردند کارهایی را هم انجام می‎دادم. منظور این است که از اول اختلاف نظری در کار نبود که من آمدم قم، بعد هم خود ایشان آمدند قم.

‏ بعد از بیست و هفت سال که از انقلاب اسلامی می‎گذرد، شما یکی از ارکان اساسی در پیدایش انقلاب اسلامی بودید. بعد از این بیست و هفت سال، در حال حاضر شرایط جمهوری اسلامی به آن شکلی هست که مد نظر شما در ابتدا بوده و چه کمبودهایی در حکومت فعلی یا در انقلاب فعلی هست و چه نقاط قوتی هست و اصلا در حال حاضر حکومت را به چه شکلی ارزیابی می‎کنید؟

[ تخلف از وعده استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی ]

قبل از انقلاب و در بحبوحه انقلاب شعار مردم و در حقیقت شعاری که مرحوم آیت الله خمینی و همین طور ماها به مردم القاء کرده بودیم سه چیز بود: "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی". از باب اینکه در زمان شاه خارجی ها در کشور دخالت کامل داشتند، آمریکایی ها در ارتش و جاهای دیگر همه کاره بودند، مردم هم آزاد نبودند که حرفشان را بزنند و نظرشان را بگویند، و موازین اسلامی هم رعایت نمی شد. بنابراین استقلال یعنی: عدم دخالت کشورهای دیگر در سیاست ایران، آزادی یعنی: مردم آزاد باشند حرفهایشان را بزنند. جمهوری اسلامی یعنی: حکومت از مردم ناشی شده باشد و بر طبق موازین اسلام هم باشد. این شعار مردم بود، هم آیت الله خمینی این وعده ها را به مردم می‎دادند هم ما وعده می‎دادیم. ولی متأسفانه آن جور که می‎خواستیم عمل نشد و به ویژه می‎بینیم که مسأله آزادی و جمهوری اسلامی آن گونه که باید رعایت شود نمی شود.

ناوبری کتاب