صفحه ۴۴۴

سوم آنکه؛ از شش ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری دهم با تلاش فراوان و بی وقفه کوشیدیم با گفتگو و اعتمادسازی در جامعه، بسیاری از کسانی که حاضر نبودند پای صندوق های رأی بیایند، تشویق و ترغیب به شرکت در انتخابات کنیم؛ اما امروز، ما و نزدیکان ما مورد اتهام کسانی شده ایم که حضور میلیونی مردم را به نفع خود مصادره به مطلوب کرده اند و مدام تهدید می‎شویم که اگر اعتراض کنید هر چه دیدید از چشم خودتان دیدید. آیا این همان حقیقت جمهوری اسلامی است که ما می‎شناختیم و امام به ما آموخته بود که رأی و انتخاب مردم حرف اول را در تعیین نتیجه دارد؟

چهارم؛ دردآورتر اینکه امروز حیثیت و حرمت زنان مسلمان ما مورد هتک قرار گرفته است، برای دستگیری زنان مسلمان از مردان مأمور استفاده می‎شود، ساعت سه نیمه شبی هشت مرد برای دستگیری زنی جوان در مقابل چشمان همسرش به منزل آنان هجوم آورده اند و شوهر را که در مقابل ورود ناگهانی آنان مقاومت کرده با گاز فلفل مسلوب الاختیار کرده اند و زن جوان را با خود برده اند؛ زمانی دیگر خانواده های زندانیان سیاسی برای گرفتن اعتراف از عزیزانشان به شکل غیرشرعی و غیرقانونی به انحاء مختلف تحت فشار قرار می‎گیرند؛ در درون زندان ها نیز یکی از اولین تهدیدهای متوجه بازداشت شدگان زن، تهدید به داشتن روابط جنسی نامشروع با دیگران به قصد ارعاب و اعتراف گیری است آن هم با چنین تعابیری که اگر اقرار نکنی آبرویت را در صدا و سیما می‎بریم و می‎گوییم که با برخی مردان روابط نامشروع داشته ای، و سئوالات مستهجنی مثل اینکه چگونه در حمام غسل می‎کنی ؟ و از این دست از آنان داشته اند. آیا این همان حکومتی است که قرار بود حاکمان آن به پیروی از علی (ع) در مقابل در آوردن خلخالی از پای زنی یهودی جان به جان آفرین تسلیم دارند؟

ما زنان مسلمان هیچ تضمینی برای تأمین امنیت خود نداریم و نمی دانیم که اگر به دست این نامحرمان و نااهلان بیفتیم چه به روزگارمان خواهد آمد؟ مگر ما حق نداریم از علمای دین خود تظلم خواهی کنیم و یادآور شویم که نباید نسبت به آنچه بر مسلمین می‎رود، بی تفاوت بود؟ شما از زبان پیامبراکرم (ص) بارها برایمان نقل کرده اید که "من أصبح و لم یهتم بأمور المسلمین فلیس بمسلم" و به ما آموخته اید که "من سمع ینادی یا للمسلمین و لم یجبه فلیس بمسلم" آیا جوابی برای فریادهای ما هست ؟

ناوبری کتاب