صفحه ۳۹۷

در کشور و نظامی که به اسلامیت و شیعه بودن خویش می‎بالد چگونه در منظر و مرآی جهانیان و پس از گذشت فقط سی سال از پیروزی انقلاب و در حالی که هنوز توده های مردم صحنه های پایانی رژیم گذشته را به یاد دارند، تهران و برخی شهرهای بزرگ دیگر را به یک پادگان بزرگ تبدیل کرده اند و با سیاست های غلط خود برادران نظامی و انتظامی را در مقابل مردم قرار داده اند و با راه انداختن مأموران لباس شخصی که خاطره چماقداران شاه را در اذهان تداعی می‎کند، ناجوانمردانه به جان جوانان و مردان و زنان این مرز و بوم تاخته و آنها را به خاک و خون می‎کشند. با انحصاری نمودن تمامی امکانات رسانه ای و تبلیغاتی، روشنفکران و فرهیختگان و دانشجویان که همگی چشم و چراغ و فرزندان این ملت اند را وابسته به اجانب می‎خوانند و هر روز به بهانه ای واهی آن ها را دستگیر و زندانی می‎نمایند. اینان سرمایه های این مملکت اند. چرا آمار فرار مغزها از کشور تا این میزان بالاست ؟ آیا این گونه برخورد با مسائل موجب وهن اسلام و تشیع نمی شود؟! آیا روش و سیره پیامبر(ص) و حضرت علی (ع) که ما افتخار پیروی از آنان را داریم همین گونه بوده است ؟! رسول بزرگوار اسلام و امیر مؤمنان هیچگاه مخالفان خود را دشنام نداده و به آنان تهمت نزدند، آنان را با شمشیر ساکت ننموده و سیاست ناپسند و نابخردانه خودی و غیر خودی را در مورد مسلمین پیاده ننمودند. اینکه عده ای نسبت به حکومت خودی بوده و بتوانند دست به هر جنایتی بزنند، به خوابگاه دانشجویان حمله نموده و آنها را مورد ضرب و شتم قرار داده و از طبقه بالا به پایین پرتاب کنند، قتل های زنجیره ای را انجام دهند و فرهیختگان این ملت را وحشیانه ترور نمایند و از مجازات مصون باشند، با هیچ دین و آئینی سازگار نیست، خصوصا با شریعت مقدس اسلام که پیغمبر آن ( رحمة للعالمین) است و جانشین بر حق او به خاطر درآوردن خلخال از پای زن یهودیه می‎فرماید اگر کسی از این غصه بمیرد بر او ملامتی نیست.

اینجانب برای کلیه شهدا مخصوصا شهیدان چند روز گذشته علو درجات و برای

ناوبری کتاب