متأسفانه اصول عقاید، کلام، تفسیر و تاریخ، از مباحث حاشیه ای حوزه های دینی ما شده و به عنوان دروس جنبی مطرح است؛ با اینکه اگر اولیای معصوم (ع) را بنگریم میبینیم که آنان نسبت به مسائل فرعی عملی، بیشتر هنگامی که مورد سؤال قرار میگرفته اند پاسخ میفرمودند، ولی درباره معارف بلند عقیدتی و مسائل اخلاقی بیشتر خودشان بدون پرسش، پیشگام در طرح آنها بوده اند. البته این بدان معنا نیست که ضرورتی برای مباحث فقهی نیست، بلکه مباحث فقهی نیز باید در جای خود بر پایه ای استوار و بر اساس مبانی و منابع معتبر و استدلالی مقبول و عاری از استحسان و قیاس باطل، پاسخگوی مسائل جدید باشد.
همچنین بایستی توجه داشت که خشونت ها و رفتارهای نامعقول، هنگامی که پوشش یا پشتوانه مذهبی پیدا کنند سبب میشود که این امور غیراخلاقی، جامه اخلاقی بپوشند؛ و به همین دلیل توسل به مذهب برای توجیه خشونت و اعمال نادرست، غیراخلاقی تر است.
بجاست در درون حوزه از ناقدان محترم دعوت به عمل آید و همانند دیگر مباحث علمی حوزه، اشکالات، مورد بحث و گفتگو قرار گیرد.
[ لزوم شجاعت ورزی برای حفظ استقلال حوزه ها از حکومت ]
و از علمای اعلام انتظار میرود شجاعانه حوزه های علمیه را - که پیشینه ای درخشان در استقلال از حاکمیت ها داشته - از خطر وابستگی که بسیار شبهه افکن و آسیب رسان به دین و روحانیت است محافظت نمایند؛ و مدیریت آن را مستقل از حاکمیت، زیر نظر و به عهده گیرند؛ چنان که مرحوم آیت الله العظمی خمینی طاب ثراه با اینکه در مسند مرجعیت و رأس حاکمیت بودند، همواره این روش را برای حوزه میپسندیدند و به آن عمل میکردند.
[ پرهیز از سیاسی کردن مباحث علمی ]
اما درخواستی که از ناقدان محترم دارم این است که پیرامون نقد مطالب اصلی یا