صفحه ۳۵۵

ناشی از عملکرد نادرست و مشی متصدیان امور دینی و خاصه حاکمان حکومت دینی است. بدیهی است وقتی ما از جمهوریت سخن می‎گوئیم ولی برای جمهور مردم که صاحبان اصلی حکومتند طرفی نمی بندیم و همانند صغار و قاصران و غایبان بی سرپرست، در امور آنان می‎نگریم؛ و به دلخواه برای جمعیت چند ده میلیونی آنها تصمیم گرفته و بر آنان بدین شیوه حکم می‎رانیم؛ و آنگاه که لب به وجود آزادی می‎گشائیم، در عمل، آزادی را در راه اهداف خود قربانی می‎کنیم؛ و آنگاه که از دین و دیانت سخن می‎گوئیم تنها به پوسته و ظواهر آن حساسیت نشان داده و از گوهر دین و بخش مهم آن، اخلاق، غافل می‎شویم؛ و آنگاه که از عدالت و ظلم ستیزی سخن می‎گوئیم و مردم از آن قالبی تهی می‎بینند، و هنگامی که بر کرسی وعظ و خطابه به تقوا و مکارم اخلاق و عرفان و حفظ حریم دیگران دعوت می‎کنیم، اما خود به آن پایبند نیستیم، چگونه توقع داریم از تهاجم به دین و فرهنگ اسلامی در امان باشیم ؟

این جانب که به مدد الهی عمری را در راه تعقیب، تحقیق، پیشبرد اهداف دین، استقلال و آزادی کشور سپری نموده و با توفیق الهی بر رنج و مرارت های فراوانی که در آن راه کشیده ام صبر کرده ام؛ و خداوند را هم از این بابت بسیار شاکرم؛ و با توجه به تجربه ای که از تاریخ آموخته ام، در مورد مسائل مزبور از همگان درخواستی دارم که امیدوارم به دید انصاف و رضایت نگریسته شود و اسلام مظلوم و کشور و مردم ستمدیده ما در امان بمانند.

[ لزوم توجه ویژه به عقاید، کلام، تفسیر و تاریخ اسلام ]

از عالمان و محققان دینی می‎خواهم که بیش از گذشته به بخش عقاید، کلام، تفسیر و تاریخ اسلام توجه نمایند و با نگرشی عمیق به بررسی و تحقیق و تعمیم پیرامون آنها بپردازند؛ زیرا اکنون نمی توان تنها با فقه و اصول، از پایگاه و جایگاه دین دفاع کرد، و در عوض از عقل و جایگاه آن در شرع و محدوده ادراکات آن کمتر سخن به میان آورد. اگر احیانا ارکان دین و اصول آن مورد تردید قرار گیرند، دیگر نوبت به آن مباحث نمی رسد و این مباحث هم راه به جایی نمی برند.

ناوبری کتاب