نیست و اجازه طرح بسیاری از آنها داده نمی شود.
[ روشنفکران و تکرار شبهات کهنه ]
در چنین شرایطی متأسفانه برخی از روشنفکران و قلم به دستان که انتظار میرود با آگاهی از باورها و مقتضیات زمان، متوجه همه جوانب بحث های خود باشند، به جای دفع شبهات و القائات نادرست علیه اسلام، همان شبهات را که گاه قرن هاست مطرح بوده تکرار میکنند، و بدون توضیح در جهت ابهام زدائی، عباراتی مجمل و غیر صریح را به کار میبرند که چه بسا خواننده گمان میکند آنها نیز به شبهات وارد شده باور دارند. از سوی دیگر نقدها و حتی تهاجمات به دین را باید به شیوه "جادلهم بالتی هی احسن" پاسخ گفت نه با تکفیر و تفسیق که سخن صواب را هم از بین میبرد؛ و همچنین در برابر نقدها و تهاجمات نباید با رنجش و واکنش عاطفی، به تعصب و عدم تحمل روی آورد؛ علاوه بر این امروزه با زبان و ابزار روز باید به بررسی و پاسخ ایرادات پرداخت و نمی توان چون سابق از شبهات به راحتی گذشت و یا مانع طرح و بحث آنها گردید.
[ سرکوب منتقدان به جای گفتگو]
متأسفانه گاه دیده میشود به جای اینکه کمر همت بسته و نیروی عقلی و نقلی برای اقامه حکمت و موعظه حسنه و جدال احسن در قبال آن شبهات به کار رود، از اصل طرح شبهه استفاده ابزاری کرده و برای در هم کوبیدن مخالفین فکری و سیاسی که چه بسا خود جزو ناقدین و مهاجمین هم نیستند بهره جویی میشود؛ و بدین طریق نه تنها پاسخی به شبهه داده نمی شود بلکه در ذهن غیرمتخصصان و کسانی که دغدغه خاطر مذهبی یا سیاسی دارند، این شبهات راسخ تر میگردد.
[ بسیاری از شبهات معلول عملکرد متصدیان امور دینی و حاکمان است ]
غافل از اینکه منشاء بسیاری از این شبهات نامهربانی کردن و برخورد خصمانه با طرف مناظره و بی اعتنایی کردن به علل اصلی پیدایش سؤال و شبهه است؛ که گاه