صفحه ۳۲۸

مسئولین ما در سخنرانی ها از وجود ظلم و بی عدالتی در جهان سخن می‎گویند؛ آیا در ایران ما ظلم و بی عدالتی و تجاوز به حقوق دیگران وجود ندارد؟ این جانب در خطبه نماز عید فطر گفتم: چرا ده سال است حسینیه را که از پول شخصی ساخته شده است و محل تدریس فقه و اخلاق اسلامی و اقامه مجالس مذهبی بود بسته و پلمب کرده اند؟ و دیدیم که چه عکس العملی نشان دادند. حجة الاسلام آقای مجتبی لطفی یکی از اعضاء دفتر را بازداشت و منزل او و منزل داماد این جانب [ آقای مجتبی فیض ] را مورد بازرسی قرار دادند و اشیاء زیادی را با خود بردند. چرا دفتر من در مشهد و اصفهان را اشغال کرده اند؟

درباره جمهوریت هم باید گفت: با دخالت های ناروای ارگان هایی انتصابی چون شورای نگهبان یا برخی نهادهای نظامی، عملا انتخابات به انتصابات تغییر پیدا کرده است. افراد لایق و انقلابی و کارآمد برای جامعه و مردم را به بهانه های واهی بی دین و ضد نظام قلمداد می‎کنند، تنها به این دلیل که به آقایان انتقاد دارند. و عملا در این مسیر آنها را رد صلاحیت می‎کنند و کسانی که باب میل خودشان است از صندوق ها بیرون می‎آیند و آنها خود را به غلط نماینده مردم می‎دانند ! و مشخص است که آنها می‎شوند وکیل الدولة نه وکیل الملة !

[ بجز اصل ولایت مطلقه فقیه، بقیه اصول پایمال و به جای نظارت، دخالت می‎شود]

آقایان فقط ولایت مطلقه فقیه را مورد توجه قرار می‎دهند و دیگر اصول قانون اساسی را زیر پا می‎گذارند. ولایت مطلقه که آقایان آن را فوق قانون می‎دانند منجر به حکومت فردی و دیکتاتوری می‎شود حال آن که فقیه بما انه فقیه باید نظارت داشته باشد تا در قوای سه گانه کاری بر خلاف موازین اسلام انجام نشود نه اینکه در تمام جزئیات کشور حق دخالت داشته باشد و مردم و آنها که با رأی واقعی مردم سرکار آمده اند، هیچ قدرتی نداشته باشند.

ناوبری کتاب