[ تندروی های دوجانبه و سنت بدی که تحمیل شد]
البته باید به این نکته هم اشاره کنم که مخالفان در برهه ای از زمان تندروی هایی کردند. آنها دست به سلاح بردند و باعث شدند با خشونتشان، سخت گیری بر نظام و انقلاب تحمیل شود و برخی با ذکر موارد ترور و آدم کشی های آنان سوژه به دست آورده از آن روز تاکنون بر مخالفان بتازند. در این جا تندروی از هر دو سوی میدان باعث شد که سنت و روش بدی بر نهادهای امنیتی و قضایی کشور با هدف استحکام پایه های نظام تحمیل شود که ما هنوز گرفتار آن هستیم.
[ مخالفت با خشونت، علیرغم سابقه مخالفتم با مجاهدین خلق و شهادت فرزندم توسط آنان ]
سؤال 2 - علی رغم اینکه حضرتعالی فرزند گرامی تان را در حمله تروریسی مجاهدین خلق از دست دادید، به برخورد همراه با عطوفت اسلامی تکیه داشتید و آن را به امام نیز پیشنهاد کرده اید. به عنوان پدر کسی که فرزندش را در حملات تروریستی مجاهدین خلق از دست داده است، آیا نسبت به این گروه احساس نفرت داشتید؟
جواب - مخالفت های فکری این جانب پس از آن که سازمان مجاهدین خلق دچار تغییر ایدئولوژیک شد در سالهای قبل از انقلاب بر کسی پوشیده نیست. آن زمان بنده به همراه برخی چون آیت الله طالقانی در زندان، با آنها حشر و نشر داشتیم و چون آنها به تغییر ایدئولوژی و مذهب مارکسیسم گرایش یافتند با آنها از نظر فکری و عملی به مخالفت پرداختیم. از همان زمان با سران و افکار آنها آشنا شدم و به غرور کاذب آنها پی بردم و بر همین اساس آنها پس از انقلاب خود را تافته جدا بافته از ملت حساب کردند. پس از آن این گروه را هیچ گاه پذیرا نبودم در حالی که آنها با اسم و رسم و آرم خود با آیت الله خمینی دیدار و گفتگو میکردند. البته شاید ایشان هم میخواسته اند با آنها اتمام حجت نمایند. آقایان سازمان مجاهدین سهم زیادی میخواستند که با خوی