خاطره نویس شدند ولی واقع مطلب این است همان واقعیاتی را که اطلاع داشتم بدون اینکه بخواهم کسی را تحقیر کنم یا اهانت کنم [آوردم ] حتی عرض کردم بعضی از چیزها که به نظرم نسبت به اشخاص تند بود بسا من ذکر نکرده ام لذا گفته ام بخشی از خاطرات.
[ تاریخ سازی ها و حذف چهره های کلیدی انقلاب موجب تردید مردم به تاریخ اسلام هم میشود]
پس تشکیک هایی که آقایان میکنند توجه کنند شما دارید قلب واقعیات میکنید مردم هم میفهمند و کارهایی که شما میکنید مثل "مستند روح الله" و امثال آنها، اینها چنین نیست که صددرصد به نفع آیت الله خمینی باشد. این ها به ضرر اسلام و انقلاب و همچنین آیت الله خمینی است؛ برای اینکه چه بسا مردم بگویند شاید نسبت به معصومین هم نکند مثل همین چیزها و روشی است که آقایان دارند نسبت به آیت الله خمینی ذکر میکنند. جوانها که آیت الله خمینی را ندیده اند اما پیرها آیت الله خمینی را دیده بودند. روابط ما با ایشان را همه میدانند، همه میدانند که من در متن انقلاب بودم؛ چه بسا حالا میخواهند یک داستان را برای کسی بنویسند اسم مرا هم نمی نویسند و سانسور میکنند؛ مردم که میدانند و میگویند پس معلوم میشود آن داستان هایی که نسبت به ائمه (ع) میگویند آنها هم همین جوری است و انتخابی است و هر چه خواستند میگویند و مطابق میل شان تاریخ را میگویند. و اینها به ضرر آیت الله خمینی و به ضرر اسلام است. من عقیده ام این است که مؤسسه نشر آثار امام باید اعتراض کنند به این جور چیزها و سوء استفاده هایی که از امام میکنند. و وسیله قرار دادن ایشان و نام ایشان برای اغراض سیاسی آقایان در حقیقت اهانتی به ایشان است. ایشان را نباید ابزار اغراض سیاسی خودشان قرار دهند و متأسفانه این جوری شده است و الا همه میدانند آیت الله خمینی هر چه بودند از دنیا رفته اند و دیگران دارند کشور را اداره میکنند؛ پس غرضشان این است که نام ایشان را ابزار قرار دهند و