صفحه ۳۰۵

[ آیت الله خمینی از نگاه من ]

با اینکه مرحوم آیت الله خمینی این اواخر با من خوب برخورد نکرد من هیچ وقت نسبت به ایشان اهانت نکرده ام. البته آقایان دلشان می‎خواهد آقای خمینی را در حد یک امام معصوم برسانند؛ خود آیت الله خمینی هم چنین ادعایی نداشت. ایشان مردی بود متدین، مجتهد و انقلابی اما معصوم از خطا نبود.

آقایان هر که را بخواهند از حواریون ایشان حساب می‎کنند، به عقیده من هیچ کس به اندازه من مربوط به ایشان نبوده است و ارتباط با ایشان نداشته است. من و فرزندم [شهید محمد] و تمام خانواده و فرزندانم به انقلاب و ایشان خیلی خدمت کردیم و قصدمان هم خدا بود که انقلاب پیروز شود، که الحمدلله هم پیروز شد.

[ استفاده سیاسی از نام آیت الله خمینی ]

آقایان پس از آن که آیت الله خمینی از دنیا رفته است دارند یک آیت الله خمینی درست می‎کنند که خودشان به برکت ایشان به مقاصدشان برسند با اینکه می‎دانند ایشان دیگر رهبر انقلاب نیست و خواهی نخواهی مرگ همه را فرا می‎گیرد حتی آیت الله خمینی را. خدا پیامبر(ص) را در قرآن خطاب می‎کند که: (انک میت و انهم میتون) . بنابراین خاطرات نوشته شده را از من سؤال کردند، من جواب دادم؛ بعدا هم مراجعه کردم. اول کتاب هم گفته ام برای اینکه تاریخ از تحریف مصون باشد مطالبی را ذکر می‎کنم و پایان آن هم از کسانی که سؤالها را مطرح کردند تشکر کردم.

بالاخره هر چه در آن کتاب هست مربوط به اینجانب است؛ منتهی مطابق میل آقایان بسا نباشد و من وقایع نگار آقایان نبودم حتی وقایع نگار آیت الله خمینی هم نبودم. به آیت الله خمینی علاقه داشتم، شاگردش هم بودم، از ایشان استفاده هم کردم، آدم خوبی هم بود اما معصوم نمی دانستم. آنچه که به نظرم رسید در خاطرات یادداشت کردم و خاطره نویسی تقریبا پس از این خاطرات خیلی گل کرد و خیلی ها

ناوبری کتاب