صفحه ۱۷۷

اساسنامه و تعیین امنای جدید، جریان کارهای جامعه با نظر حقیر انجام گیرد و در واقع من به عنوان جانشین هیئت امنا با تعیین هیئت مدیره ای مرکب از بعضی از اعضای امنا و جز آنان، مسئولیت اداره جامعه را عهده دار شدیم." (ص 397)

2 - در مورد تذکرات شما در دوران قائم مقامی رهبری، گفته اند:

"قائم مقام قاعدتا باید آنچه را که رئیس اصلی می‎گوید بگوید. اگر ایشان قائم مقامی را پذیرفته بودند اقتضا داشت ببینند امام چه می‎گوید، ایشان هم همان را بگویند؛ به خصوص پس از اینکه رسما به عنوان قائم مقامی منصوب و معرفی شدند و امام هم قبول کردند و حتی عنوان آیت الله را پذیرفتند و در برخی از مکتوبات نیز نوشتند. معنای قائم مقامی چیزی جز این نیست؛ مگر می‎شود قائم مقامی روش یا سیاستی را اتخاذ بکند که برخلاف نظر رئیس و رهبر اصلی باشد؛ ولی جناب آقای منتظری غالبا نظرات خودشان را بیان می‎کردند، نقدهایی نسبت به مسائل سیاسی کشور از جمله سپاه، قوه قضائیه و دولت داشتند؛ گاهی هم به خود امام - مستقیم یا غیرمستقیم - اشکال و ایراد می‎گرفتند." (ص 359)

3 - ایشان ضمن تشریح علت برکناری حضرتعالی از قائم مقامی و بیان اینکه روش انتقادی شما دیگر قابل تحمل نبود، به ملاقات علمای صاحب نقش در انقلاب با مرحوم امام در سال آخر حیات ایشان اشاره کرده و اظهار داشته اند:

"پس از پایان مجلس، امام به آیت الله منتظری فرمودند شما بنشینید، با شما کار دارم - ظاهرا همان مجلس بود - امام باز ایشان را به طور خصوصی نصیحت کردند. امام فرمودند شما دیگر چنین حرفهایی نزن، تا کجا شما می‎خواهید به این حرفهایی که دشمن از آن سوء استفاده می‎کند، ادامه بدهید. البته ما از آن جلسه بیرون آمدیم و ایشان به تنهایی نشستند، این را خود آقای منتظری نقل کردند، ولی پیدا بود که این نصیحت را نپذیرفته بودند. آقای منتظری می‎گفتند من احساس وظیفه می‎کنم، باید این حرفها را بزنم. عملا هم این طور بود که باز هم ادامه دادند و به روش سابقشان عمل کردند تا به عزل منتهی شد." (ص 361)

امیدوارم همیشه و در همه حال در ذیل توجهات حضرت ولی عصر(عج) نستوه و سربلند باشید.

با سپاس فراوان، ارادتمند:
1386224 - مصطفی ایزدی

ناوبری کتاب