اساسنامه و تعیین امنای جدید، جریان کارهای جامعه با نظر حقیر انجام گیرد و در واقع من به عنوان جانشین هیئت امنا با تعیین هیئت مدیره ای مرکب از بعضی از اعضای امنا و جز آنان، مسئولیت اداره جامعه را عهده دار شدیم." (ص 397)
2 - در مورد تذکرات شما در دوران قائم مقامی رهبری، گفته اند:
"قائم مقام قاعدتا باید آنچه را که رئیس اصلی میگوید بگوید. اگر ایشان قائم مقامی را پذیرفته بودند اقتضا داشت ببینند امام چه میگوید، ایشان هم همان را بگویند؛ به خصوص پس از اینکه رسما به عنوان قائم مقامی منصوب و معرفی شدند و امام هم قبول کردند و حتی عنوان آیت الله را پذیرفتند و در برخی از مکتوبات نیز نوشتند. معنای قائم مقامی چیزی جز این نیست؛ مگر میشود قائم مقامی روش یا سیاستی را اتخاذ بکند که برخلاف نظر رئیس و رهبر اصلی باشد؛ ولی جناب آقای منتظری غالبا نظرات خودشان را بیان میکردند، نقدهایی نسبت به مسائل سیاسی کشور از جمله سپاه، قوه قضائیه و دولت داشتند؛ گاهی هم به خود امام - مستقیم یا غیرمستقیم - اشکال و ایراد میگرفتند." (ص 359)
3 - ایشان ضمن تشریح علت برکناری حضرتعالی از قائم مقامی و بیان اینکه روش انتقادی شما دیگر قابل تحمل نبود، به ملاقات علمای صاحب نقش در انقلاب با مرحوم امام در سال آخر حیات ایشان اشاره کرده و اظهار داشته اند:
"پس از پایان مجلس، امام به آیت الله منتظری فرمودند شما بنشینید، با شما کار دارم - ظاهرا همان مجلس بود - امام باز ایشان را به طور خصوصی نصیحت کردند. امام فرمودند شما دیگر چنین حرفهایی نزن، تا کجا شما میخواهید به این حرفهایی که دشمن از آن سوء استفاده میکند، ادامه بدهید. البته ما از آن جلسه بیرون آمدیم و ایشان به تنهایی نشستند، این را خود آقای منتظری نقل کردند، ولی پیدا بود که این نصیحت را نپذیرفته بودند. آقای منتظری میگفتند من احساس وظیفه میکنم، باید این حرفها را بزنم. عملا هم این طور بود که باز هم ادامه دادند و به روش سابقشان عمل کردند تا به عزل منتهی شد." (ص 361)
امیدوارم همیشه و در همه حال در ذیل توجهات حضرت ولی عصر(عج) نستوه و سربلند باشید.