مخالفان را تأمین نمایند. اول انقلاب میگفتیم: "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی"؛ آزادی نه معنایش آزادی مسئولین یا قشر خاصی است بلکه منظور آزادی همه ملت است. یادم هست که مرحوم آیت الله خمینی (ره) در پاریس که بودند از ایشان پرسیدند: آیا کمونیست ها هم حق دارند نظرشان را بگویند، ایشان در جواب گفتند: "در جمهوری اسلامی کمونیست ها نیز در بیان عقاید خود آزادند".
اینکه آزادی بیان باشد اما آزادی پس از بیان نباشد و مخالفان به زندان و حصر بروند، این معنی اش آزادی نیست.
[ پاسخ به اینکه چرا چند ماه دیگر صبر نکردید تا رهبر شوید؟]
من در پایان سؤالی دارم، البته برایم سخت است پرسیدن آن، ولی اگر جسارت نیست میپرسم؛ شما در اظهارنظراتی که در آخرین ماه های دوران مسئولیت خود داشتید انتقادهایی که فرمودید؛ بعد از آن ظاهرا دو سه ماه بعدش آیت الله خمینی (ره) فوت کردند و شما به هر حال به رهبری انقلاب انتخاب میشدید آیا بهتر نبود که شما صبر میکردید و بعد از اینکه رهبری را به دست میگرفتید شروع میکردید و اصلاحاتی را انجام میدادید و آنچه که مد نظرتان بود اجرا میکردید؟ آن زمان آن اظهارات را کردید و باعث سوء تفاهمی شد برای آیت الله خمینی و باعث مسائلی بعد از آن شد، آیا بهتر نبود که شما صبر میکردید؟
پاسخ - معنای این پیشنهاد شما این است که اگر انسان مطالب خلاف حقی را مشاهده کرد و دید به عده ای در جامعه ظلم میشود با خیال راحت بگوید: خوب ! به جهنم که ظلم به مردم میشود. الان مصلحت نیست اعتراض کنم و بگذارد حق زیر پا گذاشته شود. برای اینکه میخواهد در آینده نزدیک مقام پیدا کند ! چنین چیزی خلاف شرع، انسانیت و منطق است، ما نباید حقیقت را فدای مصلحت کنیم. خدا در قرآن کریم در سوره "عصر" میفرماید: (والعصر، ان الانسان لفی خسر، الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات، و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر) ، قسم به عصر و زمانه، همانا انسان در زیانکاری است مگر کسانی که ایمان بیاورند و اعمال صالح