صفحه ۱۵۹

و برایشان استغفار کن و با اینها مشورت کن. وقتی که با مخالف مشورت کردی و به او بها دادی آنها هم می‎آیند و در مواقع بحرانی همکاری می‎کنند.

[ انواع محدودیت و خشونت و حصر تاوان یک انتقاد]

از باب مثال عرض می‎کنم؛ همه اعتراف دارند که بعد از آیت الله خمینی در ایران کسی که نقش محوری در مبارزات را داشت اینجانب بودم. امام (ره) سالها از کشور دور بودند؛ در ترکیه و نجف بودند. آنهایی که انقلابی بودند به بنده مراجعه می‎کردند. ولی در اثر یک سخنرانی در سیزده رجب سال هفتاد و شش، پنج سال و نیم مرا در همین خانه محصور کردند و مانع درس و بحث و ملاقات ها شدند. در حالی که در آن سخنرانی حقایقی را ذکر کردم و تذکراتی را از باب وظیفه مطرح کردم. در تهاجمی که بعد از سخنرانی شد این حسینیه شهدا را تصاحب کردند. الان هم درب حسینیه را بسته اند، هر چه افراد تذکر می‎دهند - حتی در روز عاشورا یکی از گویندگان هم تذکر داد - که مگر حسینیه چه گناهی کرده، ولی گوششان بدهکار نیست. الان حدود نه سال است درب حسینیه را بسته اند و ما برای مجالس سوگواری و درس با کمبود جا مواجه هستیم. با دیگر انتقادکنندگان هم همین روش را داشته اند، قهرا دشمن هم احساس می‎کند در بین ملت اختلاف هست و طمع می‎کند. اگر می‎خواهند دشمن قطع امید کند باید در داخل با ملت هماهنگ شوند و دست از تنگ نظری ها بردارند، من این را از باب مثال عرض کردم. در دانشگاه هم این انحصارطلبی ها رایج است.

[ آزادی برای موافق و مخالف و آزادی پس از بیان ]

گاهی از اوقات اساتید دانشگاهها و دانشجویان را برایشان سخنرانی می‎کنند. از جمله در سخنرانی ها می‎گویند: شما بایستی در سیاست کشور سهیم باشید و اظهارنظر کنید، اما اگر دانشجویان انتقاد کنند با آنها برخورد قضایی و امنیتی می‎کنند و آنان را از ادامه تحصیل بازمی دارند. این تضادها را بایستی حل کنند و آزادی مردم و

ناوبری کتاب