بهداری زندان آیت الله طالقانی و آقایان هاشمی رفسنجانی، انواری، لاهوتی، مهدوی کنی و خلاصه هفت نفر روحانی بودیم ما را در آنجا جمع کردند. وقتی همدیگر را دیدیم گویا دنیا را به ما داده اند. من در بین صحبت ها گفتم: چرا حکومت ایران در مقابل روس ها که شهرهای ایران چون قفقاز را گرفته است این قدر کوتاه آمده اند ! آنجا ظاهرا شنود گذاشته بودند. فردایش که روز عاشورا بود سرهنگ وزیری به سراغ ما آمد، در ضمن صحبت ها گفت آخر ما توان مقابله با روس ها را نداریم آنها قدرت دارند ! واقعیت هم همین گونه است برخی ها زورشان به مخالفان خارجی نمی رسد ولی بر مخالفان فشار میآورند. به قول سعدی:
[ تقسیم شهروندان به خودی و غیر خودی برخلاف قرآن است ]
این نظریه ای که آقایان مطرح میکنند به نام "خودی و غیرخودی" و به واسطه آن بسیاری از نخبگان و مردم را به حساب نمی آورند و تنها اقلیتی را صاحب کشور و انقلاب میپندارند بر خلاف آن چیزی است که قرآن از پیامبرش (ص) میخواهد. خداوند در خطاب به پیامبر(ص) میفرماید: (فبما رحمة من الله لنت لهم ولو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک ) ، (ای پیامبر در اثر رحمت خدا نرمخو هستی برای مردم و اگر تندخو و خشن بودی از کنارت پراکنده میشدند)، (فاعف عنهم واستغفر لهم) ، (آنان را عفو کن و برای آنان استغفار نما).
[ مشورت با مخالفان در قرآن ]
(و شاورهم فی الامر) ، نکته جالب اینکه پس از دستور عفو و استغفار برای آنان که طبعا مخالفین میباشند، میفرماید: با آنان در امور مشورت کن. و به قول امروزی ها آنان را به بازی بگیر. این نکته دارای اهمیت است. موافقان که همیشه با توهستند مهم این است که به مخالفان بها دهی و از نظرات آنها استفاده کنی. با این