بعثی و آزاد شدن مردم و گروههای مذهبی و سیاسی که مورد فشار و سرکوب شدید قرار داشتند، تضارب افکار و اندیشه ها امری طبیعی میباشد که چاره ای از آن نیست؛ اما از آنجا که نظام صدام خود را منتسب به اهل سنت میدانست، شاید اکنون که ساقط شده است، اهل سنت احساس کنند که ممکن است به طور کلی از قدرت و حکومت منعزل شوند و تمام قدرت در دست شیعیان بیفتد و نیز ممکن است اهل سنت گمان کنند که شیعیان درصدد انتقام از آنچه بر آنها در نظام سابق گذشته است برآیند.
به نظر میرسد این احساس، منشاء اصلی جنگهای داخلی بین شیعه و سنی میباشد. و از بین بردن این احساس باطل، وظیفه مراجع عظام و علماء و متفکرین و سیاسیون و شیوخ عشائر عراقی است. آنان میتوانند این احساس خطر کاذب را - که در اهل سنت به وجود آمده است - از بین ببرند.
[ وظیفه شیعیان در تعامل با اهل سنت ]
از طرف دیگر گروهها و تشکل ها و احزاب شیعی و تمام شیعیان عراقی که در نظام ساقط شده صدام تحت فشار و انواع محنت ها و سختی ها قرار داشتند و اکنون نجات پیدا کرده و تا حدودی به قدرت رسیده اند، لازم است در تعامل و روابط خود با اهل سنت به شکلی برخورد نمایند که این احساس باطل در آنها تقویت نشود و آنان خیال نکنند که اکنون شیعیان درصدد انتقام از آنان میباشند. بدیهی است تقویت این احساس موجب شعله ور شدن بیشتر جنگ داخلی و گسترش آن خواهد شد.
در چنین شرایطی لازم است ملت مظلوم عراق، حکومت مردمی و منتخب خود را تقویت کند و از هر آنچه موجب فتنه و اختلاف داخلی و جنگ طائفی میباشد، پرهیز نماید.
از حضرت امیر(ع) نقل شده که فرمودند: "شیر سرکش از سلطان و حاکم ظالم بهتر است. و حاکم ظالم از فتنه دائمی و مستمر بهتر میباشد." ملت مظلوم عراق بدانند که