صفحه ۱۰۰

خوئینی به کار برده شده که واقعا در برخی مسائل احساس وظیفه می‎کرد و سکوت نمی کرد تا حدی که من با ایشان آشنا بودم هیچ گاه هم تندی نداشتند. متأسفانه او را زندانی کرده با شکنجه و برخوردهای تند با او می‎شود و آبروی کشور و انقلاب و اسلام را با این اقدامات از بین می‎بریم، از همه بدتر اینکه به اسم اسلام هم دارند این کارها را می‎کنند به گونه ای که دنیا هم به ما می‎گوید این اسلام است که شما می‎گویید دین شکنجه و خشونت نیست. ایشان روزی نماینده مردم در مجلس بوده و در راستای وظایف نمایندگی نظراتی اظهار کرده، فرض کنید نظرش با نظر بعضیها موافق نبوده آیا باید این گونه برخوردهای تند، شکنجه و سختگیری کنند و از حقوق زندانی مثل ملاقات و چیزهای دیگر محرومش بکنند؟ اینها غیر از اینکه یک بحرانی برای کشور درست کند چیز دیگری نیست. مرزهای اطلاع رسانی گسترده است، امروز دنیا بسته نیست، دنیا به هم مربوط است و مثل خانواده واحد، مثل دهکده واحد می‎ماند. یک کار جزیی که اینجا در کشور می‎کنند در دنیا منعکس می‎شود. چون شما هم به اسم اسلام دارید این گونه خشن برخورد می‎کنید هم دنیا ما را محکوم می‎کنند، هم جوانها و مردم ما از اسلام زده می‎شوند.

برای من نقل کرده اند متأسفانه برخی از واجبات مثل روزه را در برخی مراکز آموزشی اهمال می‎کنند و انجام نمی دهند چون به دین اسلام و انقلاب بدبین شده اند. آقایان خیال می‎کنند تعدادی که در برخی تجمعات برای آنها شعار می‎دهند، همه مردم همین ها هستند. من زمانی به مرحوم امام گفتم: آقا شما خیال نکنید مردم همین تعدادی هستند که به دیدار شما می‎آیند حتی اینها که پیش شما شعار می‎دهند از برخی مسایل دلشان خون است؛ اما مسلمانند به اسلام و انقلاب علاقه مندند مردم هم همه اینها نیستند. مردم عقل و هوش و آگاهی دارند و رفتارهای ما را تحت نظر دارند.

آقای موسوی خوئینی هیچ وقت بر خلاف مصالح کشور نمی خواست اقدام کند هیچ وقت ضد انقلاب نیست هیچ وقت ضد اسلام نیست. به چه مناسبت او را

ناوبری کتاب