صفحه ۴۶۵

معنای آزادی این نبود که فقط مسئولین، دولتی ها و صاحبان قدرت آزادی داشته باشند؛ بلکه مقصود این بود که مردم همه در اظهارنظر آزاد باشند. امروز اکثر مردم درس خوانده و باسوادند، اهل فکر و اهل تأمل هستند و حق دارند در تمام امور از جمله امور سیاسی اظهارنظر کنند. معنای استقلال این است که دولت های دیگر نباید در سرنوشت کشور دخالت کنند. امروز ملت ها همه می‎خواهند مستقل باشند و خودشان در سرنوشت کشورشان تصمیم گیرنده باشند. معنای جمهوری یعنی حکومت مردمی باشد و مردم سرنوشت کشورشان را تعیین کنند؛ و با تشکیل احزاب سیاسی و انتخابات آزاد، مردم حاکمیت را تعیین کنند. اسلامی هم، چون اکثر مردم ایران مسلمانند حاکمیت باید بر مبنای دستورات اسلامی باشد. دین مقدس اسلام دینی نیست که فقط به مسائل عبادی و اخلاقی توجه داشته باشد بلکه اسلام برای همه مسائلی که مورد نیاز بشر است از جمله اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دستور و برنامه دارد. با تأمل و دقت در قرآن و سنت پیغمبر(ص) چنین مطلبی استفاده می‎شود.

[ آیا مسئولین انتقاد پذیرند؟]

شما اشاره کردید به شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی. شما برای این آزادی هزینه های زیادی دادید و سختی هایی کشیدید، حالا این احساس آزادی را دارید؟

متأسفانه نه ! مثلا قبل از انقلاب در ایران اختلاف طبقاتی عمیق حکم فرما بود، یک عده خاصی بر ثروت نفت و گاز کشور مسلط بودند و اکثر مردم در فقر و بدبختی به سر می‎بردند و مردم در اظهارنظر سیاسی آزاد نبودند. بعد از انقلاب متأسفانه آن خواسته هایی که ما داشتیم بسیاری از آنها فقط به شعار اکتفا شد. در مسائل اقتصادی ثروت کشور در اختیار دولت و یک قشر خاص می‎باشد و اختلاف طبقاتی عمیق هنوز در جامعه حکم فرماست و بسیاری از مردم فاقد شغل و بیکارند، آزادی بیان هم ندارند و نمی توانند حرفشان را بزنند و اگر حرف بزنند با آنها برخورد می‎شود.

ناوبری کتاب