آیت الله خمینی برای اعدام مجاهدین خلق گرفتند، بعد نامه ای برای اعدام کمونیست ها از ایشان گرفتند، آقای خامنه ای - آن روز رئیس جمهور بود - داخل همین خانه به من گفت: "یک عده آمده اند به من گفته اند از امام یک نامه گرفته اند برای اعدام کمونیست ها، و خیلی کار بدی است." گفتم: "آن روز که نامه گرفتند و مجاهدین خلق را که بالاخره مسلمان بودند دو هزار و هشتصد نفرشان را اقلا اعدام کردند چطور شما آن را هیچ نگفتی ؟!" ایشان گفت: "مگر نامه دیگری نوشته اند؟" گفتم: "شما چه رئیس جمهوری هستی که از آن نامه خبر نداری ؟!" آن وقت نامه ای را که گرفته بودند برای کمونیست ها ایشان فهمیده بود و عصبانی بود.
آقای خامنه ای میگفت: ما وقتی میآییم اینجا این اخبار دو سه ماهه را از شما کسب میکنیم و ما میبینیم شما منبع اخبار کشور هستید. یادم هست نامه اول که از آیت الله خمینی گرفته بودند راجع به مجاهدین خلق، دو روز بعد یکی از قضات آمد و نامه را نشان داده و گفت ما چه کنیم با این نامه ؟ من شب آن روز اصلا خوابم نبرد. خیلی فکر کردم تا این که نامه ای برای آیت الله خمینی نوشتم و یک نسخه اش را هم فرستادم برای شورای عالی قضایی آن زمان تا از این اعدامها جلوگیری شود. منظور این است که این مسائل را آن اندازه که از من برمی آمد تعقیب میکردم، اما خیلی از آنها را هم شاید آن وقت توجه نداشتم.
[ بحران انرژی هسته ای ]
حالا ما بپردازیم به مسأله هسته ای ایران، دولت های غربی همان طور که میدانید دغدغه خاطری دارند در مورد برنامه هسته ای ایران، آیا به نظر شما حق دارند که این دغدغه خاطر را داشته باشند؟
آن روزها مثلی میگفتند: خرما خورده نمی تواند به دیگری بگوید خرما نخور. آمریکایی ها در هیروشیما و ناکازاکی بمب اتمی انداختند و این همه مردم را تلف کردند و الان هم سلاح هسته ای دارند، روسیه و پاکستان هم دارند، حالا چطور به