صفحه ۴۵۳

1376 - در این حسینیه کردم و به عقیده خودم این سخنرانی دفاع از انقلاب و اسلام و آیت الله خمینی بود. متجاوز از پنج سال مرا در همین خانه محصور کردند. و از آن روز تا حالا هشت سال است درب این حسینیه را بسته اند. حسینیه ای که داخل آن درس فقه گفته می‎شد، مراسم سوگواری ائمه (ع) انجام می‎شد. فقط عکس آیت الله خمینی و آقای خامنه ای را به دیوار این حسینیه زده اند و در آن را بسته اند. خانه ای در اصفهان دفتر بنده بود و آنجا درس، بحث، مباحثه و مسائل دینی گفته می‎شد، دادگاه ویژه روحانیت آن را گرفت، یکی از قضات دادگاه ویژه حکم کرده که خانه فروخته شود و به نفع آنها مصادره شود. خانه ای هم در مشهد دفتر من بود، آن را هم به همین صورت توقیف کرده اند. در حالی که آنجا فقط درس و بحث و مباحثه بود. وقتی که با بنده که به قول شما خود از پایه گذاران نظام بوده ام این گونه برخورد می‎شود وای به حال دیگران.

در زمان امیرالمؤمنین (ع) افراد علیه خود حضرت شعار می‎دادند. عبدالله بن کواء در نماز علیه خود ایشان شعار داد، اصحاب و حضرت نگفتند بگیرید و با آنها برخورد کنید، حضرت امیر مادامی که خوارج قیام مسلحانه نکردند و دست به کشتن نزدند با آنان برخورد نکرد؛ ما اصلا جایی نداریم که در زمان پیغمبر(ص) یا امیرالمؤمنین (ع) کسی را به عنوان مخالف سیاسی بازداشت و محاکمه کرده باشند، بازداشت سیاسی و محاکمه سیاسی در صدر اسلام نداشتیم. در زمان ما آقای گنجی حرف زده و مطلب نوشته است، قیام مسلحانه که نکرده، اسلحه هم که ندارد، چند سال او را در زندان به حال بد و گاه در انفرادی نگه داشته اند و حتی حقوق بشر و زندانی نسبت به او رعایت نشده است. اینجانب که یکی از پایه گذاران انقلاب بودم سالهاست از حقوق سیاسی محروم می‎باشم و اموال مرا مصادره می‎کنند و هیچ روزنامه ای هم جرأت ندارد یک کلمه از من بنویسد، آیا این معنای آزادی است ؟ آن آزادی ای که می‎خواستیم این بود؟

شعار مردم جمهوری اسلامی بود. آیت الله خمینی می‎فرمودند: جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد. و خود ایشان بارها می‎فرمودند: "میزان

ناوبری کتاب