صفحه ۴۲۶

می‎شد وابسته به دربار بودند، و در نتیجه انتخابات آزاد و سالم انجام نمی شد بلکه افرادی انتخاب می‎شدند که مورد نظر دربار باشند.

با توجه به این مشکل بحث شد چه کنیم که در آینده این روش در جمهوری اسلامی تکرار نشود و انتخابات آزادانه از ناحیه ملت انجام شود و قدرتها و مجریان انتخابات دخالت نکنند و افرادی را تحمیل ننمایند. در آن هنگام به نظر رسید شورای نگهبان که فقهای آن از ناحیه آیت الله خمینی (ره) تعیین می‎شوند مقدسترین نهاد می‎باشد، لذا تصویب شد که شورای نگهبان بر هر انتخاباتی نظارت نماید تا جلوی دخالت های بیجا را بگیرند و آزادی انتخابات صددرصد تأمین گردد.

ولی متأسفانه "از قضا سرکنگبین صفرا فزود" و خود شورای نگهبان با اتکای به قدرت ولایت مطلقه رهبری بزرگترین دخالت کننده در انتخابات شد و نسبت به یکایک کاندیداها اظهارنظر می‎کند؛ و به جای نظارت بر اصل انتخابات و کیفیت وقوع آن، کاندیداها را جرح و تعدیل می‎نمایند و افراد خاصی را معین می‎کنند بدون این که نسبت به اعتراضات پاسخگو باشند، و مردم ناچارند از بین آن افراد انتخاب نمایند، و به اصطلاح انتخابات دو مرحله ای می‎شود و نظارت استصوابی خواهد بود، و با صرف میلیاردها تومان از بیت المال انتخابات را برحسب سلیقه خود انجام می‎دهند. و بسا هنگام خواندن آراء برخی صندوقها را ابطال و کاندیداها را بالا و پایین می‎برند. اینها همه برخلاف روح قانون اساسی است که هدفش آزادی مردم در انتخاب کاندیداهای مورد نظر خویش بود.

تعیین شرایط کاندیداها اصولا با مجلس شورای اسلامی و تشخیص آنها از وظایف وزارت کشور است و ربطی به شورای نگهبان ندارد، و به علاوه مردم هر منطقه ای نسبت به کاندیداهای محل خود شناخت بیشتری دارند، و عقل جمعی ملت نسبت به عقل فردی افراد شورا کمتر خطا می‎کند. اینجانب مخالف شورای نگهبان نیستم بلکه وجود آن را برای نظارت بر قوانین مصوب مجلس شورا لازم و ضروری می‎دانم، و فقهای آن از دوستان قدیمی

ناوبری کتاب