از طرف دیگر خداوند پیامبراکرم (ص) را با این که متصل به وحی و از گناه و خطا مصون بود، امر به مشورت با مردم در امور اجتماعی نمود و فرمود: (و شاورهم فی الامر) . (آل عمران / 159) کلمه "الامر" هرچند به حسب مفهوم لغوی عام است و شامل تمام امور فردی و اجتماعی میشود، ولی در اصطلاح قرآن و بسیاری از روایات مربوطه و نیز قدر متیقن از آن همان امور حکومتی و از جمله موضوع جنگ است.
بر این اساس حاکمیت در اسلام چه در مقام قانونگذاری و چه در مقام اجرا به معنای عام، باید مبتنی بر مشورت و آراء مردم باشد؛ یعنی رضایت و نظر مردم حدوثا و بقائا باید در حاکمیت اسلامی اصل و اساس باشد. و از همین جهت بود که در قانون اساسی کشور جایگاه خاصی پیدا کرد؛ ولی متأسفانه این جایگاه روز به روز ضعیف و مورد بی توجهی قرار گرفته است، تا آنجایی که امروز چهره حاکمیت اسلامی در دنیا و در بین اکثریت ملت مشوه گشته و از آن به عنوان حکومت فردی و استبدادی تعبیر میکنند. و تنها راه حل این است که این اصل قرآنی که مطابق با عقل و تجربه بشری میباشد احیا گردد و رضایت مردم و مشورت با آنان در تمام سطوح حاکمیت به دور از شعار و عوامفریبی مورد عمل قرار گیرد. یکی از طرق احیای این اصل، تشکیل احزاب مستقل و متعهد و نیز به روز فعال و پافشاری دائمی مردم بر احقاق حق خود از راههای ممکن است، که زمینه ایجاد آن به حسب شرائط متفاوت و ابزارهای موجود در دست مردم به گونه های مختلف فراهم میگردد.