اهل تقوا است، دو آیه درباره کفار و سپس سیزده آیه درباره منافقان. بیشترین بلا و گرفتاری ای که بر سر اسلام، تاریخ و ملت میآید از ناحیه افراد دورو و منافق است؛ افرادی که ظاهر و باطن آنها یکی نیست.
اینجانب با شناختی که از مرحوم مهندس بازرگان داشتم انسانی بود که با قدرتمندان و ملوک سازش نداشت، بر آنچه اعتقاد داشت بردبار و مستقیم بود، به فهم و درکش که ناشی از مطالعه و فهم عمیق بود عمل میکرد. علت عمده اش این بود که با قرآن، حدیث و معنویات انس داشت. بویژه مطالعات عمیق ایشان بر روی قرآن که به نظر من خمیرمایه استواری و استقامت او از قرآن بود. در قرآن خطاب به پیامبر(ص) میفرماید: (فاستقم کما امرت و من تاب معک) . و میفرماید: (ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا) . متأسفانه ما کمتر اهل استقامت هستیم ولی قرآن روی آن خیلی تأکید دارد.
سعی کنید چون مرحوم بازرگان اهل مطالعه، تحقیق و بویژه بر روی قرآن و حدیث باشید؛ اگر بر فرض از من آخوند ناراحت هستید از قرآن و نهج البلاغه قهر نکنید، از تشریفات و تبلیغات و فروعات زاید کاسته و به مهمات و واقعیات بپردازید و از حق و حق مداری حمایت کنید. در نهج البلاغه میخوانیم: "أیها الناس لا تستوحشوا فی طریق الهدی لقلة أهله" در راه هدایت از خلوت بودن و کمی اهل آن وحشت نکنید. "فان الناس قد اجتمعوا علی مائدة شبعها قصیر وجوعها طویل" (خطبه 201) زیرا مردم نوعا بر سر سفره ای جمع شده اند که سیری آن کوتاه و گرسنگی آن طولانی است.
الحمد لله آقای دکتر یزدی هم انسانی با سابقه در انقلاب و فعالیت های اسلامی است، بویژه قبل از انقلاب در کشورهای خارجی. من یادم هست مرحوم آقای حاج حسین فرشچی - خدا رحمتش کند - به مرحوم آیت الله خمینی (ره) دسترسی نداشت، آمده بود طبس که من در آن شهر تبعید بودم، سؤال کرد آقای یزدی در ایالت های آمریکا فعالیت های مذهبی و دینی گسترده ای دارد اجازه میدهید من قسمتی از وجوهات را در این راه صرف نمایم ؟ من هم اجازه دادم. این خاطره را هم