صفحه ۳۶۰

در خطبه 216 نهج البلاغه امام علی (ع) می‎فرماید: "فلا تکفوا عن مقالة بحق أو مشورة بعدل فانی لست فی نفسی بفوق أن أخطی و لا آمن ذلک من فعلی الا أن یکفی الله" وقتی ایشان می‎گویند: به من مشورت بدهید، حرف حق را بزنید، من فوق خطا نیستم؛ حساب دیگران معلوم است. چرا آقایان اجازه نمی دهند کسانی که انتقاد دارند حرفشان را بزنند؟! این اشکال من بود و حال هم هست.

"جمهوری اسلامی" دو کلمه است: "جمهوریت" یعنی حکومت ناشی از مردم، "اسلامی" یعنی بر اساس موازین اسلام. چون دین اسلام منحصر در احکام عبادی و اخلاقی نیست. تضادی میان این دو کلمه نیست، چون مردم اسلام می‎خواهند و می‎خواهند احکام اسلام جاری گردد.

[ رعایت موازین اسلام و قانون اساسی ]

آیا اشکالاتی که شما دارید از قوه مجریه است یا به اختیارات داده شده به ولی فقیه هم اشکال دارید؟

کسانی که تصمیم گیرنده هستند باید بر اساس موازین اسلامی عمل نمایند. آنها خودشان را فوق قانون می‎پندارند و به کسی پاسخگو نیستند، با این که در قانون اساسی تصریح شده است که رهبر مانند سایر مردم است و باید بر اساس مقررات عمل نماید.

آیا یکی از اصول قانون اساسی که اسلامیت است مورد عمل نیست ؟

بله به موازین اسلام عمل نمی شود. خشونت ها، زندانها و بازداشت ها خلاف اسلام است. در قرآن از 114 سوره تنها یک سوره "بسم الله" ندارد و در آن هم نیامده است "به نام خداوند منتقم جبار"؛ ولی در ابتدای 113 سوره آمده است: "به نام خداوند بخشنده مهربان". خداوند به پیامبر خطاب می‎کند: (فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک) در اثر رحمت خدا تو نرمخو هستی برای آنان، و اگر خشن و تندخو بودی از کنارت

ناوبری کتاب