قصد نداشتم در رابطه با عملکرد آقای خاتمی و اصلاحات وعده داده شده ایشان فعلا اظهار نظر کنم، ولی با توجه به ارسال نامه ایشان برای من، و انتظار و تمایل دفتر ایشان به اظهار نظر، به چند کلمه ای اشاره میکنم. و آقایان توجه دارند که اینجانب همواره در گفتار و نوشتار خود صریح اللهجه بوده ام. مراتب دیانت و فضل و آگاهی به مسائل روز و تعهد نسبت به وظایف دینی و ملی و سوابق درخشان و فضیلت خانوادگی جناب آقای خاتمی و مخصوصا شخصیت معنوی و اخلاقی پدر بزرگوار ایشان مرحوم آیت الله آقای حاج سید روح الله خاتمی - طاب ثراه - برای همگان روشن است. همچنین تردیدی ندارم که ایشان با حسن نیت و با علاقه به تحقق اهداف انقلاب اسلامی، خود را کاندیدای ریاست جمهوری نمودند و اصلاحاتی را به مردم وعده دادند.
مردمی که سالهای تلخ جنگ تحمیلی را تحمل نموده ولی قشر عظیمی از آنان در اثر عملکرد مسئولین و متصدیان امور نسبت به وعده های داده شده در انقلاب به یأس و ناامیدی و یا به تردید و آشفتگی و احیانا به بدبینی نسبت به آینده رسیده بودند. در چنین فضایی آقای خاتمی با شعارهای بسیار زیبا و دلنشین و مطابق خواسته های مردم، وعده "اصلاحات" را - که جز وفا به وعده ها و شعارهای اولیه انقلاب نبود - به مردم اعلام نمود، و مردم نیز بر همین اساس چنان اقبالی نمودند که برای همگان غیر منتظره بود.
اکنون بعد از گذشت بیش از هفت سال از ریاست جمهوری ایشان متأسفانه دیده میشود یأس و ناامیدی و یا بدبینی مردم مجددا به همان وضعیت زمان قبل و یا بدتر از آن رسیده است، و نیز دیده میشود قشر عظیمی از نسل جوان احساس بی هویتی میکند و به آینده خود کاملا بدبین میباشد. اینجانب نمی خواهم با بی انصافی بگویم جریان اصلاحات هیچ توفیقی به دست نیاورد، اما میخواهم بگویم آنچه به دست آمد در مقابل آنچه وعده داده شده بود و امکان دسترسی به آن نیز فراهم شد و نیز در مقابل آنچه خواسته و انتظار مردم بود بسیار ناچیز میباشد.