صفحه ۳۰۸

[ ولایت فقیه ]

قبلا صحبت بود که روحانیون خیلی در کار عملی دخالت می‎کنند تا نظارت، شما فکر می‎کنید چه کارهایی می‎توان در این باره کرد تا فایده داشته باشد؟

اگر می‎خواهند این "ولایت فقیه" را که آقایان گفتند و ما هم می‎گفتیم باقی باشد، راهش این است که همان نظارت بر دولت برای این که موازین اسلامی رعایت می‎شود یا نه حفظ شود و در کارهای دیگر دخالت نکنند. اجرا مربوط به حکومت و دولت است، دولت هم باید متشکل از احزاب سیاسی جامعه باشد، و ولی فقیه آنچه را که برخلاف موازین اسلامی است تذکر دهد. دنیای امروز دنیای تخصص است. ولی فقیه در فقه اسلام تخصص دارد. در اقتصاد تخصص ندارد، در سیاست تخصص ندارد. این کارها را باید به متخصصین ارجاع دهند نه این که اگر کسی ولی فقیه شد در همه کارها بخواهد دخالت کند. این کار کار غلطی است و به استبداد منجر می‎شود. تخصص فقیه بما هو فقیه در فقه است نه در سیاست یا سیاست خارجی یا مثلا رابطه با آمریکا داشته باشیم یا نداشته باشیم. این امور چه ربطی به ولی فقیه دارد. این را باید سیاستمداران وزارت خارجه ببینند که مصلحت کشور در این است که با آمریکا مثلا رابطه داشته باشیم یا نداشته باشیم.

پس به نظر شما نظارت باید نظارت اخلاقی باشد؟

اخلاقی بدین معنی که اگر عمل نکردند تعقیب نشوند نه. چون آنچه که مردم به آن رأی دادند "جمهوری اسلامی" بود، دو کلمه، جمهوری و اسلامی، جمهوری یعنی حکومت مردم، پس باید آرای مردم در نظر گرفته شود، همه طبقات مردم. و اسلامی یعنی بر طبق موازین اسلام؛ از باب این که اکثریت مردم مسلمانند و اسلام این طور نیست که منحصر باشد در مسائل اخلاقی و عبادی، اسلام در مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و جزائی نیز دستور و برنامه دارد. مردم رأی دادند به حکومت مردمی با حفظ موازین اسلامی. آزادی مطلق به طوری که کارهای خلاف

ناوبری کتاب