صفحه ۲۹۰

[ برکناری از مسئولیت ]

احساس شما و خانواده شما پس از برکناری از قائم مقامی رهبری چه بود؟

من که خیلی خوشحال شدم. مرحوم پدر من وقتی خبر را شنیده بود سجده شکر به جا آوردند. حکومت چیزی جز مسئولیت نیست و آدم عاقل حتی المقدور زیر بار آن نمی رود مگر آن که وظیفه اقتضا کند. امام علی (ع) هنگامی که حاکم بودند روزی کفش خود را وصله می‎زدند، ابن عباس اعتراض کردند که شما با این موقعیت چرا نشسته و کفش خود را ترمیم می‎کنید؟ امام فرمودند: "والله لهی أحب الی من امرتکم الا أن أقیم حقا أو أدفع باطلا" به خدا قسم این کفش پاره از حکومت بر شما محبوبتر است مگر این که حق را به پای دارم یا باطلی را دفع نمایم. چون کفش حاجت انسان را رفع می‎کند ولی حکومت جز مسئولیت و گرفتاری چیز دیگری نیست.

[ احساس ایشان در زمان تهاجم نیروهای حزب الله و نیز دوران حصر]

می‎خواستم بدانم زمانی که نیروهای انصار حزب الله به بیت شما تهاجم کردند چه حالتی و حسی داشتید؟

به بیت و دفتر و حسینیه اینجانب چندین بار تهاجم شد، در 13 رجب (23 آبان 1376) من یک سخنرانی کردم، قصد من هم خیرخواهی بود و بس؛ یکی از تذکرات من به آقای رئیس جمهوری بود که شما با این پشتوانه مردمی باید استقلال داشته باشید، و مطالب دیگر چون مرجعیت شیعه، اطلاعات و... که نیروهای سازماندهی شده به بیت و حسینیه و دفتر یورش آوردند و حتی می‎خواستند اینجانب را از خانه شخصی ام بیرون برده به وسط جمعیت ببرند. چه هدفی در سر داشتند خدا می‎داند. ولی من زیر بار نرفتم و مقاومت کردم. پس از آن بیش از 5 سال محصور شدم و پس از آزادی هم بسیاری از امکانات گرفته شده را بازپس ندادند؛ چون حسینیه محل تدریس من، منزل جنب حسینیه، دفتر مشهد و وجوهاتی که از دفتر من بردند. در حقیقت رفع حصر کامل نشده است.

ناوبری کتاب