اجتماعی در برخی جوامع مسلمان ناشی از استعمار بیرونی است، اما نباید از استبداد داخلی و عملکرد بد حاکمان برخی کشورهای مسلمان غافل بود. اگر مردم هر خطه ای خواسته یا ناخواسته تن به استعمار و استبداد بدهند، نمی توان به تحفه و هدیه خارجی امیدوار بود. بایستی نخبگان و آگاهان هر جامعه وظیفه سنگین آگاهی بخشی را همواره به دوش کشیده و در برابر نارواها بی تفاوت نباشند. سکوت در اینجا از سوی هرکس بویژه اندیشمندان و دانایان نکوهیده است، و در اسلام همان گونه که ظلم کردن حرام است مظلوم ماندن و زیر بار ستم رفتن نیز حرمت دارد.
بر آزاداندیشان غربی و شرقی لازم است که با اتحاد، تعامل، هم اندیشی، گفتگو و با ارائه راهکارهای اجرایی در مسیر رشد و تعالی فرهنگی ملت هایی که از جهت فکری و فرهنگی در استضعاف به سر میبرند بکوشند. درباره عراق باید گفت اگر چه آمریکایی ها صدام را - که شرش از صدها سلاح کشتار جمعی برای بشریت بیشتر بود - ساقط کردند، ولی باید پس از تثبیت اوضاع و ایجاد زمینه برای یک انتخابات آزاد و مردمی تحت نظارت سازمان ملل متحد، خاک عراق را ترک نمایند. این که هر از چند گاهی سربازان آمریکایی و سایر کشورها و مردم مسلمان و بیگناه در عراق تلف شوند انسان را متأثر میکند، و برخلاف مصلحت دولت آمریکا نیز میباشد.
[ رشد و تعالی ادیان ]
مذهب تشیع قرنهاست که مورد بی مهری و حتی بی حرمتی حاکمان جوامع اسلامی بوده است؛ اما اکنون در ایران فرصتی فراهم شده که روحانیت شیعه (که مدتها مورد اجحاف بوده است) بر زمام امور جامعه مسلط گردد. به نظر حضرتعالی اکنون که روحانیت شیعه در رأس قدرت است، پیروان سایر ادیان و مذاهب (اعم از آنها که از سوی دین اسلام به رسمیت شناخته شده اند و نیز مذاهب تازه ای نظیر سیک ها و بهایی ها که در قرون اخیر تأسیس گشته اند) تا چه حد میتوانند از آزادی بیان و انجام آزادانه فرائض دینی خود بهره مند گردند؟