نگهبان هم رد صلاحیت نماید پس چه نهادی بر کار شورای نگهبان نظارت نماید؟
زیرا در جمهوری اسلامی هیچ ارگانی نباید بدون نظارت متصدی امور گردد. مردم ما مسلمان و دارای رشد عقلی میباشند، و مردم هر منطقه ای نسبت به افراد صالح آن منطقه از نظر اعتقادات دینی و تعهد عملی و مراتب علمی و صلاحیت های دیگر شناخت بیشتری دارند و به مصالح خود نیز علاقه مند میباشند.
این درست است که تفسیر قانون اساسی برعهده شورای نگهبان است ولی تفسیر قانون نباید با روح و هدف آن در تضاد باشد. در متن قانون، نظارت بر انتخابات ذکر شده است نه نظارت بر کاندیداها و سلب آزادی از مردم در رأی دادن به افراد دلخواه خود. امید است آقایان محترم در تفسیر خود از اصل 99 تجدیدنظر نمایند.
3 - حرکت اخیر نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی که برای احقاق حقوق خود و ملت شریف ایران دست به تحصن زده اند و خواسته ای جز عمل به قانون ندارند بسیار قابل تقدیر است. دفاع از مظلوم وظیفه هر انسان با وجدانی است و در قرآن کریم میخوانیم: (لا تظلمون و لا تظلمون).
آنان که برای عمل به وظیفه شرعی و قانونی خود آسایش خود و خانواده خویش را فدای احترام به مردم و آرای آنان نموده و اقدام به تحصن و روزه نموده اند نباید با تهدید و ارعاب مواجه شوند.
تجدید نظر شورای نگهبان در مسأله رد صلاحیت ها و بازگشت از مسیر قبلی نه تنها باعث ننگ و عار نیست بلکه نشانه شجاعت و تعهد شما در عمل به موازین شرعی و قانون اساسی است.
جلوگیری از ورود خدشه بیشتر به نظریه حکومت دینی وظیفه همگانی است، و شورای نگهبان چون در این مسأله ابتکار عمل را در دست دارد مسئولیت مضاعف دارد. گردن نهادن به خواسته های بر حق مردم و نمایندگان آنان از منزلت شما نمی کاهد. مردم بسیار قدرشناسند و هر حرکت صحیح شما را ارج مینهند.