اسلام دینی منحصر به فرد است که علاوه بر مسائل عبادی در سیاست، احکام اقتصادی، جزائی و... نظر دارد؛ نمی توان با وجود این برنامه ها و دستورات گفت دین اسلام از سیاست جداست؛ ولی کارهایی که برخی به نام اسلام انجام میدهند و خود را فوق انتقاد قلمداد میکنند با اسلام واقعی تفاوت دارد. امام علی (ع) با این که طبق عقیده ما معصوم از خطا هستند میفرمایند: این گونه نیست که من فوق خطا باشم مگر این که خداوند مرا کفایت کند. ولی آقایان خود را بالاتر میدانند و اگر نمایندگان مجلس به آنها نامه نوشته و انتقاد کنند ناراحت میشوند.
[ ولایت فقیه و حکومت مردمی ]
تصور شما از ولایت فقیه چیست که با دموکراسی سازگار باشد؟
در مقابل نظریه انتصاب اعتقاد من این است که اولا مردم باید ولی فقیه را انتخاب نمایند، و ثانیا مادام العمر نبوده و به طور موقت مثلا چهار ساله باشد، و ثالثا باید پاسخگوی مردم باشد و خودش را فوق قانون نداند. من قبلا در جزوه "ولایت فقیه و قانون اساسی" به طور مفصل به این موضوع پرداخته ام، و آنجا آمده است که قهرا محدوده اختیارات رهبری و هدف آن تابع نحوه انتخاب است. به نظر میرسد به تناسب حکم و موضوع و تناسب مسئولیت و قدرت باید در آینده با تحقق شرائط بازنگری در قانون اساسی یا این که خود ولی فقیه به عنوان رئیس جمهور و ریاست قوه مجریه از طرف ملت انتخاب شود و همه مسئولیت ها را بر عهده گیرد و در برابر ملت و مجلس پاسخگو باشد، و یا این که نیروها و اهرمهای قدرت در اختیار رئیس جمهوری گذاشته شود و او در برابر ملت پاسخگو باشد و احزاب مردمی او را راهنمایی نمایند و او با افراد متخصص و کارشناس مشورت نماید؛ و ولی فقیه به لحاظ تخصص در فقه و مسائل اسلامی و مقبولیت نزد عامه مردم، اشراف کامل بر قانونگذاری و اجرا و روند اداره کشور از جهت مطابقت با موازین اسلامی داشته باشد و در کارهایی که در تخصص او نیست دخالت نکند.