صفحه ۲۱۴

که نامه را من نوشته ام و یک نسخه آن را می‎خواهم به دست امام برسد و یک نسخه آن به دست شورای عالی قضایی، که مجددا با اظهار مخالفت ایشان مواجه شدم.

پس از مدتی آقای نیری که قاضی بود و تعدادی از آقایان را خواستم و به آنها گفتم: الان ماه محرم است حداقل به احترام ماه محرم و احترام امام حسین (ع) از اعدامها جلوگیری کنید. ایشان گفت: ما تا به حال 750 نفر را در تهران اعدام کرده ایم و دویست نفر را هم برای اعدام جدا کرده ایم، کلک اینها را بکنیم بعدا هرچه بفرمایید!!

در هر صورت من علی رغم برخی مخالفت ها وظیفه ام می‎دانستم آن زمان مسائل را به مرحوم آیت الله خمینی تذکر دهم. من به ایشان می‎گفتم: "کسانی دارند سوءاستفاده می‎کنند و ماها مسئولیت داریم و باید در این دنیا و قیامت پاسخگو باشیم".

ایشان یک شب نزد مسئولین بالا از من عذرخواهی کردند، که احمدآقا به من گفت: امام خیلی تواضع کردند و ایشان تا به حال نسبت به هیچ کس این قدر تواضع نشان نداده است. من هم گفتم: چه فایده ای دارد؟ آقای ری شهری در تلویزیون حاضر شده و هرچه خواسته نسبت به مدارس من گفته و تهمت زده است آن وقت ایشان اینجا عذرخواهی می‎کند، بهتر است جلوی امثال آقای ری شهری گرفته شود.

من با ایشان به صراحت سخن می‎گفتم و بر این اساس گفتم: من می‎خواهم کنار باشم و با این وضعیت ادامه کار برای من ممکن نیست؛ که ایشان قبول نکردند.

باز هم تأکید می‎کنم اصل انقلاب کار درست و بجایی بود و آیت الله خمینی آن را خوب رهبری کردند. من یادم هست زمانی که بختیار حکومت نظامی اعلام کرده بود ایشان فرمودند: ترتیب اثر ندهید و به خیابانها بریزید. اگر حکومت نظامی اعمال می‎شد بسیاری را دستگیر و زندانی می‎کردند و کل انقلاب برچیده می‎شد.

ولی متأسفانه زمانی هم رسید که ایشان از مردم منقطع شده بودند، اواخر عمرشان دیگران کارهایی انجام می‎دادند که به نام ایشان تمام می‎کردند.

ناوبری کتاب