که نامه را من نوشته ام و یک نسخه آن را میخواهم به دست امام برسد و یک نسخه آن به دست شورای عالی قضایی، که مجددا با اظهار مخالفت ایشان مواجه شدم.
پس از مدتی آقای نیری که قاضی بود و تعدادی از آقایان را خواستم و به آنها گفتم: الان ماه محرم است حداقل به احترام ماه محرم و احترام امام حسین (ع) از اعدامها جلوگیری کنید. ایشان گفت: ما تا به حال 750 نفر را در تهران اعدام کرده ایم و دویست نفر را هم برای اعدام جدا کرده ایم، کلک اینها را بکنیم بعدا هرچه بفرمایید!!
در هر صورت من علی رغم برخی مخالفت ها وظیفه ام میدانستم آن زمان مسائل را به مرحوم آیت الله خمینی تذکر دهم. من به ایشان میگفتم: "کسانی دارند سوءاستفاده میکنند و ماها مسئولیت داریم و باید در این دنیا و قیامت پاسخگو باشیم".
ایشان یک شب نزد مسئولین بالا از من عذرخواهی کردند، که احمدآقا به من گفت: امام خیلی تواضع کردند و ایشان تا به حال نسبت به هیچ کس این قدر تواضع نشان نداده است. من هم گفتم: چه فایده ای دارد؟ آقای ری شهری در تلویزیون حاضر شده و هرچه خواسته نسبت به مدارس من گفته و تهمت زده است آن وقت ایشان اینجا عذرخواهی میکند، بهتر است جلوی امثال آقای ری شهری گرفته شود.
من با ایشان به صراحت سخن میگفتم و بر این اساس گفتم: من میخواهم کنار باشم و با این وضعیت ادامه کار برای من ممکن نیست؛ که ایشان قبول نکردند.
باز هم تأکید میکنم اصل انقلاب کار درست و بجایی بود و آیت الله خمینی آن را خوب رهبری کردند. من یادم هست زمانی که بختیار حکومت نظامی اعلام کرده بود ایشان فرمودند: ترتیب اثر ندهید و به خیابانها بریزید. اگر حکومت نظامی اعمال میشد بسیاری را دستگیر و زندانی میکردند و کل انقلاب برچیده میشد.
ولی متأسفانه زمانی هم رسید که ایشان از مردم منقطع شده بودند، اواخر عمرشان دیگران کارهایی انجام میدادند که به نام ایشان تمام میکردند.