[ همیشه صریح اللهجه بوده ام ]
پس از پیروزی انقلاب و ایجاد حکومت، از آن جهت که شما از مؤسسین انقلاب بودید برخوردی که با شما شد آیا ناامید نشدید و آیا به قول معروف جا نخوردید؟
واقعیت مطلب آن است که وقتی آیت الله خمینی در ترکیه و عراق بودند، انقلاب را ایشان از خارج و اینجانب از داخل هدایت میکردم، ولی پس از پیروزی، اغراض سیاسی باعث شد که آن برخوردها با من صورت گیرد، من از آنها هیچ وقت جا نخوردم. چون آنچه که وظیفه ام بود تذکر داده و همیشه صریح اللهجه بوده ام و به آنچه اعتقاد داشتم عمل میکردم. حتی نسبت به آیت الله بروجردی - که از اساتید آیت الله خمینی و اینجانب و بسیاری دیگر بودند - من با صراحت نظراتم را بیان میکردم. حتی روزی در بیت آیت الله العظمی بروجردی به یک عالم محترمی بی احترامی شده بود، من با این که یک طلبه نوجوان بودم تذکر دادم و به ایشان گفتم: آقا! شما بزرگوار، تاج سر ما، ولی این دلیل نمی شود که به دیگران در بیت شما بی احترامی شود. و اطرافیان همیشه به من اعتراض میکردند که شما چرا صریح اللهجه هستید. نسبت به آیت الله خمینی هم این گونه بود، ولی برخی که در ایشان مؤثر بودند ایشان را نسبت به من بدبین کردند، ولی من برای دنیا و مقام آن ارزشی قائل نبودم و تذکرات خود را عنوان میکردم، با کسی هم جنگ و دعوا بر سر قدرت نداشتم. امربه معروف و نهی ازمنکر را واجب و وظیفه همگانی میدانم.
امامان معصوم (ع) در آموزه های دینی و روایات ما آن را تأکید کرده اند. همان سخنرانی من در 13 رجب - در سال 1376 - تذکرات خیرخواهانه ای بود که آقایان آن را تحمل نکردند، و ظاهرا خود را فوق نقد میدانند، حال آن که امام علی (ع) میفرمایند: "به من انتقاد کنید، من بالاتر از خطا نیستم".
[ حکومت فردی و انحصاری ثبات ندارد]
پیش بینی شما برای سالهای آینده ایران چیست ؟