صفحه ۲۰۳

[ آرمانها و شعارهای انقلاب و تحقق آنها]

در بحبوحه انقلاب چه آرمانها و شعارهایی را مدنظر داشتید؟

حکومت گذشته یک حکومت دیکتاتوری وابسته بود که خارجی ها کاملا بر ارتش آن و دیگر قوای اجرایی آن نفوذ کامل داشتند. شاه خود را حاکم و تصمیم گیرنده یک نفره می‎دانست و به نظر و خواست مردم اهمیت نمی داد. مردم متدین بودند و آزادی می‎خواستند. مردم برای رفاه و اقتصاد انقلاب نکردند. گرچه شاه، خانواده و اطرافیانش درآمد نفت کشور را به یغما می‎بردند اما مردم هم بی بهره نبودند و کشور از این نظر اداره می‎شد. بنابراین انقلاب برای استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود. مراد از "استقلال" عدم دخالت خارجی ها بود، "آزادی" یعنی تمام طبقات حق اظهارنظر داشته باشند، مراد از "جمهوری" یعنی حکومت مردمی بر اساس خواست اکثریت، و "اسلامی" یعنی کشور باید بر اساس موازین اسلامی و عدالت اداره شود، زیرا اکثریت مردم ما مسلمانند.

ایجاد عدالت اجتماعی یکی از اهداف اصلی حاکمیت اسلامی است، و اگر اسلام حقیقی پیاده شود عدالت در پرتو آن محقق می‎شود. قرآن می‎فرماید: (لقد أرسلنا رسلنا بالبینات و أنزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط) هدف اصلی از ارسال رسل و انزال کتب آسمانی آن است که عدالت و قسط اجرا شود.

فکر می‎کنید این شعارها و آرمانها چقدر محقق شده است ؟

به نظر می‎رسد آن گونه که مردم خواسته اند انجام نشده است، و اگر امروز برخی از "اصلاحات" سخن به میان می‎آورند معنایش بازگشت به همان اهداف و شعارهای اولیه انقلاب است؛ البته برخی هم مخالف اصلاحات هستند و آن را ضدیت با انقلاب می‎شمرند، در صورتی که اصلاحات عمل به همان وعده های اولیه انقلاب است.

نسبت به انقلاب آیا احساس کرده اید که کاری را چرا انجام داده اید و از آن تأسف بخورید؟

نسبت به اصل انقلاب هیچ تأسفی وجود ندارد، چون مردم که صاحب انقلابند

ناوبری کتاب