و نیز در هر شرایطی؛ از امام چهارم (ع) نقل شده: "لو یعلم الناس ما فی طلب العلم لطلبوه ولو بسفک المهج و خوض اللجج" اگر مردم میدانستند که طلب کردن علم چقدر ارزش دارد طلب میکردند ولو خون دلها در این راه ریخته بشود و در گردابها فرو بروند؛ یعنی هرچند شرایط سخت باشد.
[ بهادادن به اساتید و سختگیری نکردن نسبت به آنها]
پس از نظر اسلام طلب همه علومی که مورد نیاز است واجب شرعی است، و لازم است که مسئولین و متصدیان امور به این معنی خیلی اهمیت دهند. ارزش استادها را درک کنند و به حفظ و حرمت آنان اهتمام ورزند.
بارها من تذکر میدادم که شما شاگردهایی را میفرستید به خارج برای این که علومی را یاد بگیرند، شما حساب کنید این شاگردانی که به آمریکا و یا جاهای دیگر میروند چه مقدار ارز مصرف میشود؛ به جای این که دانشجوها را بفرستیم به کشورهای دیگر، استاد از آنجا بیاوریم و حقوق کافی به آنان بدهیم، و اگر خودمان استاد داشته باشیم دیگر چه بهتر؛ ما نباید کاری بکنیم استادان باارزش ما دلسرد بشوند و بروند و آن وقت دانشجویان ما برای تحصیل علوم لازمه ناچار باشند به خارج بروند، در خارج ممکن است گرفتار فرهنگ های غلط هم بشوند، چون محیط خواهی نخواهی مؤثر است. اگر این حساب را میکردیم که فرستادن دانشجویان به خارج چه هزینه هایی دارد تجدیدنظر میکردیم و نسبت به استادهای خودمان سختگیری نمی کردیم. نوعا برخوردهایی که نسبت به استادها میشود برخوردهای سیاسی است، در صورتی که باید آنان در محیط علمی آزادی داشته باشند. مرحوم شهید مطهری میگفتند: ما استقبال میکنیم کسانی بیایند مارکسیسم را خوب برای ما بیان کنند که چه میگویند و آن وقت در مقابلش ما حرفی داریم بزنیم، نه این که اگر یک استاد یک کلمه حرفی زد مزاحمش بشوند و برای او پرونده سازی کنند و افراد را علیه او تحریک نمایند.