زمانی وزیر خارجه آمریکا خانم آلبرایت به کودتای 28 مرداد علیه نهضت ملی اعتراف و عذرخواهی کرد، روز دیگر رئیس جمهور سابق آمریکا تا پایان نطق رسمی آقای خاتمی در روی صندلی اش نشست و حتی مقدمه چینی کرده بود که با آقای خاتمی در سازمان ملل از نزدیک روبرو شود اما ایشان طفره رفت، آن فرصت ها از دست رفت، و گروه دیگری سیاست خارجی و داخلی آمریکا را به دست گرفتند، موقعی ما به فکر مذاکره افتادیم که ما در موضع ضعف و آنها در قوت بودند. حال که این گونه شده است برخی بحث مذاکره را مطرح و سخن از رفراندوم در این رابطه را مطرح کرده اند.
رفراندوم برای مسائل کلان و اساسی کشور است؛ در اینجا باید طبق نظر نمایندگان مجلس - که مجلس خانه ملت است - و کارشناسان عمل شود.
کارشناسان باید با رعایت مصالح کشور و ملت نظر بدهند و بدون هرگونه شعار توخالی و تهی با رعایت جوانب امر اقدام شود. رابطه با آمریکا خط قرمزی نیست که نتوان از آن عبور کرد و تا ابد نتوان با آمریکا سر میز مذاکره نشست.
[ موضع ایشان پس از فتح خرمشهر]
ایشان در رابطه با سؤالی پیرامون موضع ایشان پس از فتح خرمشهر گفتند:
پس از فتح خرمشهر احساس کردم ما در قوت هستیم و دشمن بشدت ضعیف شده است، با توجه به اقتدار حاصل شده بهترین فرصت برای صلح و گرفتن غرامت از دشمن بود؛ بر این اساس مراتب را طی پیامی به بیت مرحوم امام منعکس کردم اما با بی مهری مواجه شدم و حتی گفته شد فلانی بوی دلار به مشامش خورده است !
فرصت های دیگری هم بود. هیئت های صلح میآمدند اما ما کوتاه نمی آمدیم، آنقدر ادامه یافت تا به قول امام ایشان مجبور شدند جام زهر را بنوشند. وقتی تن به صلح دادیم که دیگر نقطه قوتی برای ما در جنگ نمانده بود. علاوه بر این که