هم بر آن مترتب است، چون ضرر سرطان از همه بیشتر است ناچار باید دارو را مصرف نمود و ضررهای جنبی آن را تحمل کرد. در مسائل اجتماعی نیز اگر در موردی مصلحت فردی با مصلحت کلی جامعه تزاحم پیدا کرد و جمع آنها میسر نبود در این صورت ناچار باید مصلحت جامعه را بر مصلحت فرد مقدم داشت.
3 - هرچند جهاد را تقسیم کرده اند به جهاد ابتدایی و جهاد دفاعی، ولی به نظر میرسد برگشت همه انواع جهاد به جهاد دفاعی است، و در حقیقت جهاد ابتدایی محض نداریم؛ و عقل و وجدان هر انسانی به لزوم جهاد دفاعی حکم میکند.
دفاع گاه دفاع از شخص است، و گاه دفاع از ناموس و یا مال، و گاه دفاع از حقیقت و عدالت اجتماعی و دفاع از یک ملت است. اگر فرض شود در کشوری مردم آن - برحسب فطرت خود - پاکند و طالب حق و عدالت اجتماعی میباشند ولی دسته خاصی از قبیل سلاطین و زورگویان، سیاست و اقتصاد و فرهنگ آن کشور را قبضه کرده اند و مانع از رشد و آگاهی مردم نسبت به علوم و معارف حقه و حقوق خود میباشند، و مردم محروم و ستمدیده به زبان حال و یا به زبان قال از دیگران میخواهند به کمک آنان بشتابند آیا عقل و وجدان حکم نمی کند که لازم است در صورت توان با این حکومت ظالمانه و حکام ظالم مبارزه شود تا مردمی که تحت سلطه اقلیت ستمگر گرفتارند نجات یابند و در نتیجه بتوانند به معارف حقه و علم و فرهنگ غنی دست یابند و عدالت اجتماعی بین آنان برقرار شود؟
خداوند در سوره نساء میفرماید: (و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریة الظالم اهلها) شما را چه شده که جهاد نمی کنید در راه خدا و مردان و زنان و کودکان مستضعفی که میگویند: پروردگارا ما را از این آبادی که اهل آن ستمگرند بیرون فرما (نجات بده)!؟
از این آیه شریفه به خوبی استفاده میشود که مستضعفین و محرومانی که از ظلم ستمگران به ستوه آمده اند به زبان حال و بسا به زبان قال از آزادمردان و آزاداندیشان استمداد میکنند، و نجات آنان یکی از اهداف جهاد اسلامی میباشد.
و در سوره بقره - در داستان طالوت و کشتن جالوت توسط داود پیامبر - میفرماید: (و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض و لکن الله ذو فضل