1 - خدای قادر متعال انسانها را حر و آزاد آفریده است، چنانکه امیرالمؤمنین (ع) در یک خطبه فرمودند: "ایها الناس ان آدم لم یلد عبدا و لا امة، و ان الناس کلهم احرار." (روضه کافی، 69/8، حدیث 26) (ای مردم، حضرت آدم بنده و کنیز نزاد، و مردم همه آزادند). و در نامه خود به امام حسن (ع) نوشت: "لا تکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا" (نهج البلاغه، نامه 31) (بنده غیر خود مباش که خدا تو را آزاد آفریده است). پس انسانها همه آزاد آفریده شده اند و طبعا هیچ کس حق تسلط یا زورگویی نسبت به دیگری ندارد، و در این رابطه مسأله جنسیت و درجه بندی مطرح نیست؛ ولی باید توجه نمود که همان گونه که من و شما آزاد آفریده شده و حق حیات داریم دیگران نیز مانند من و شما بوده، و در نتیجه هرکس در حدی آزاد است که مزاحم حقوق دیگران نباشد زیرا تجاوز به حقوق دیگران ظلم است، و وجدان هر انسانی - با قطع نظر از ملیت و مذهب - ظلم را قبیح و زشت میداند؛ و همان گونه که تجاوز به جان و مال و ناموس دیگران ظلم است اهانت و هتک حیثیت و آبرو و مقدسات آنان نیز ظلم است؛ و از همه مهمتر حق خداوند متعال است که آفریننده و روزی دهنده و مالک ذات و وجود ما میباشد و طبعا برحسب حکم فطرت و وجدان بر ما حقوقی دارد، و بی اعتنایی به حقوق او و سرپیچی از دستورات او - که صددرصد در طریق سعادت ما میباشد - ظلمی است فاحش نسبت به او و خودمان.
2 - خداوند انسان را دارای شعور و ادراک، قدرت و اختیار و عقل و فکر و تمیز آفریده است. انسان فاعل مختار است یعنی غالب کارهای او به طور طبیعی از او سر نمی زند، بلکه او با فکر و تأمل و بررسی مصالح و مفاسد کار، میتواند آن را انجام داده و یا از انجام آن خودداری کند. و در این رابطه عقل و وجدان راهنمای اوست، و به علاوه خداوند انبیاء و کتب آسمانی را نیز به کمک عقل او فرستاده است، و این همه برای آن است که او با اراده و اختیار خود - نه به زور و اجبار - راه سعادت را طی نماید، و همین است رمز کرامت انسان و برتری او بر ملائکه.
در سوره دهر میخوانیم: (انا خلقنا الانسان من نطفة امشاج نبتلیه فجعلناه سمیعا بصیرا، انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا) (به طور تحقیق ما انسان را از نطفه ای مخلوط آفریدیم تا او را بیازماییم، پس او را شنوا و بینا کرده ایم، ما راه را به او نموده ایم، که یا سپاسگزار و یا کفران پیشه است).