صفحه ۸۸

نیست مگر در جایی که طرد آنان و ترک معاشرت به طور موقت به منظور تنبه و بیداری آنان باشد و در روح و روش آنان اثر نماید؛ و در بسیاری از موارد معاشرت و رفع مشکلات آنان و بها دادن به آنان و مشورت با آنها در کارها موجب تنبه و جذب آنان به جامعه اسلامی می‎شود، و در این صورت معاشرت و بها دادن به آنها لازم و واجب است؛ و این شیوه در سیره پیامبراکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) نمونه های زیادی دارد.

[ آزادی و دموکراسی از دیدگاه اسلام ]

سؤال 6 - امروزه پیرامون "آزادی" و "دموکراسی" از دیدگاه اسلام بحثهای فراوانی می‎شود و نظرات گوناگون و بعضا متعارضی ارائه می‎گردد؛ عده ای آزادی از دیدگاه اسلام را بسیار محدود دانسته و بعضی حتی آزادی و دموکراسی را محصول غرب دانسته و آن را با ماهیت اسلام در تعارض می‎بینند. حضرتعالی به عنوان فقیهی که احاطه کامل بر مبانی اسلامی و منابع دینی دارید حد و مرز آزادی در اسلام را چگونه توصیف می‎فرمایید؟ و آیا آزادیهای سیاسی، عقیدتی، آزادی بیان و مطبوعات و نیز آزادی مخالفان با روح و ماهیت اسلام در تعارض است ؟ و اساسا وجود "خط قرمز" در اسلام تا چه اندازه صحت داشته و از ورود در آن محدوده منع شده است ؟

جواب: مسأله آزادی یکی از مواردی است که در رابطه با آن برداشتهایی متفاوت وجود دارد و دامنه تغییرات در این زمینه به حدی وسیع است که به دو حالت افراط و تفریط برخورد می‎کنیم. گروهی معتقد به آزادی مطلق، و در مقابل برخی دیگر - با درک و برداشت خاصی که دارند - خودشان را عقل منفصل جامعه و قیم آنان در همه مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و دینی می‎پندارند، و انتظار دارند جامعه صددرصد پذیرای قیمومت آنان باشند، و در برابر عقاید و افکار و برداشتها و دستورات آنان مطیع محض بوده و حق اظهارنظر نداشته باشند، و اگر کوچکترین اعتراض یا انتقادی در برابر آنان پدید آید طرف را به فسق و یا انحراف و یا ضدیت و مخالفت با انقلاب و نظام متهم می‎نمایند، و بسا آنان را مرتد و مهدورالدم می‎پندارند؛ در صورتی که - به نظر اینجانب - هر دو گروه در اشتباهند. اینک خلاصه نظر خود را در چند بند یادآور می‎شوم:

ناوبری کتاب