صفحه ۸۳

کمتر تخصص داشتند، افراد متخصص به بهانه های واهی و از جمله اتهام عدم تعهد و یا انقلابی نبودن کنار زده شدند؛ به یاد دارم زمانی نزد من شکایتی آوردند مبنی بر اینکه اداره و سرپرستی یک قسمت مهم از وزارت بهداری - با وجود بسیاری از پزشکان متخصص در آنجا - به فرد دیپلمه ای محول شده است و در نتیجه کارها فلج و افراد نوعا ناراضی اند.

نقل شده که از حکیمی پرسیدند چرا دولت ساسانیان - با آن همه قدرت - به انقراض گرایید؟ در پاسخ گفت: زیرا افراد کوچک را به کارهای بزرگ گماشتند در نتیجه از عهده آنها برنیامدند، و افراد بزرگ را به کارهای کوچک گماردند در نتیجه بدانها اعتنا نکردند، پس وحدت آنان به اختلاف و نظام آنان به گسیختگی گرایید. (منهاج البراعة، ج 11، ص 144)

[ معادله شعارگرایی و واقع گرایی ]

سؤال 3 - هر انقلاب و حرکت برای پیروان خود شعارها و آرمانهایی را مطرح می‎کند، و انقلاب ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده؛ خواهشمند است بفرمایید:

الف - تا چه اندازه شعارهای داده شده را به واقعیت نزدیک می‎دانید؟

ب - اصولا کارآیی "شعار" و نتایج مثبت و منفی آن را چگونه ارزیابی می‎کنید؟ به عبارت دیگر حضرتعالی "آرمان گرایی" و شعارگرایی را در رسیدن به اهداف مؤثرتر می‎دانید یا "واقع نگری" و توجه به واقعیات جهان اطراف را؟

ج - با توجه به اینکه بسیاری از شعارها و ارزشها در هر زمان و توسط هر گروه یا صاحبان هر دیدگاه قابل تفسیر و تأویل است و عموما این تفسیرها و برداشتها با یکدیگر تغایر دارند، آیا توجه به ارزشها و آرمانها و عملی ساختن آنها در گستره اجتماع با مشکلات و معضلات اجتماعی روبرو نخواهد شد؟

جواب: شعار با واقع نگری در تضاد نیست، شعار بیدار کننده عواطف و احساسات افراد و نشان دهنده مسیر حرکت جامعه است تا به سوی واقعیات بروند و برای رسیدن به آنها تلاش کنند؛ به اصطلاح : شعار مقدمه رسیدن به واقعیات است و هیچ گاه مقدمه با ذی المقدمه در تضاد نیست بلکه هماهنگ می‎باشند. ولی باید این نکته را به افراد تذکر داد که شعار وسیله است نه هدف، تا مبادا به شعار تنها قناعت

ناوبری کتاب