صفحه ۶۴۴

مشورت می‎نمود و به سخنان دیگران توجه می‎کرد و مستبدانه عمل نمی کرد، و امیرالمؤمنین (ع) با اینکه معصوم بودند از انتقاد استقبال می‎کردند.

در خطبه 216 نهج البلاغه از آن حضرت کلامی نقل شده که ترجمه آن چنین است: "آن گونه که با زمامداران ستمگر سخن می‎گویید با من سخن نگویید، آن گونه که نزد حکام تندرو و بدزبان خود را جمع و جور می‎کنید با من عمل نکنید. با تصنع و حالت سازش با من رفتار ننمایید، و گمان نکنید نسبت به حقی که به من گفته می‎شود سنگین و ناراحت می‎شوم، یا در پی بزرگ ساختن خویش می‎باشم، زیرا کسی که شنیدن حق یا عرضه عدالت بر او سنگین باشد عمل به آنها برای او مشکل تر است. از گفتن حق یا مشورت عدالت آمیز خودداری نکنید، زیرا من - به عنوان یک انسان - خود را بالاتر و ایمن از خطا نمی پندارم مگر اینکه خدا مرا کفایت فرماید".

در امور عمومی و اجتماعی مردم باید از مسؤولین انتقاد کنند و آنان باید از انتقادهای دوستانه استقبال نمایند. در سیره رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین (ع) در زمان حکومتشان هیچ بازداشت و محاکمه سیاسی وجود نداشت، و مخالفتها را مادام که قیام مسلحانه در بین نبود تحمل می‎کردند.

2 - روحیه نفاق و دورویی و دنیاطلبی؛ ما معمولا به جهت ترسهای بیجا یا طمعهای دنیایی و بسا خیالی با متصدیان امور - خوب باشند یا بد - منافقانه برخورد می‎کنیم، و همین امر موجب سوءاستفاده و قضاوت ناصحیح آنان می‎شود. در اجتماعات آنان شرکت می‎کنیم و یا به عنوان تماشاچی حاضر می‎شویم و شعارهای تلقینی را تکرار می‎کنیم و طبعا در زمره آنان محسوب می‎شویم، ولی در خفا نسبت به آنان بدگویی می‎کنیم. اگر کسی واقعا از روی اعتقاد و تحقیق همراهی کند قابل ملامت نیست، زیرا مقتضای آزادی همین است. ولی آنچه مذموم است نفاق و دورویی و دنیاطلبی است که نوعا به آن گرفتاریم.

در خطبه 210 نهج البلاغه می‎خوانیم: "و انما الناس مع الملوک و الدنیا الا من عصم الله" مردم همه با پادشاهان و دنیا هستند مگر کسی که خدا او را حفظ فرماید.

در اول سوره بقره چهار آیه در رابطه با اهل تقوی، دو آیه در رابطه با کفار و سیزده آیه راجع به منافقین ذکر شده است. ضرر نفاق بسیار بیشتر از کفر است.

ناوبری کتاب