دادگستری" میداند؛ و نمونه ای از برخوردهای قوه قضائیه اینکه پیرمرد پاک حقوقدانی را که در رژیم سابق با همه خطراتی که برای او داشت به نحو رایگان وکیل رسمی انقلابیون بود و در اولین دولت پس از انقلاب به عنوان وزیر دادگستری معرفی شد و همه عمر خویش را در راه خدمت به خلق خدا سپری کرده است، به شلاق محکوم میکند.- منظور آقای احمد صدر حاج سیدجوادی است که در سن بالای هشتاد سال به اتهام کاذب براندازی بازداشت و محکوم شد. وقتی که من این حکم را شنیدم و در جریده ای خواندم، به جای قاضی این حکم و همه مسؤولین بالای کشور به سهم خود به عنوان فردی که در پیروزی این انقلاب سهیم میباشد شرمنده شدم.
متأسفانه کارهایی در روزهای اخیر انجام شده که به نظر میرسد افراد تصمیم گیرنده حتی مصلحت خود را تشخیص نمی دهند. چگونه در چنین موقعیت حساسی که برای کشور پیش آمده، قوه قضائیه نماینده مردم تهران و رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس - آقای محسن میردامادی را با همه سوابق خدمت او به انقلاب، و در حالی که برای رفع اتهامات وارده بر کشور با نماینده اتحادیه اروپا مشغول مذاکره میباشد، به بهانه های واهی به زندان و پرداخت جریمه و محرومیت از کارهای مطبوعاتی محکوم میکند؟
چگونه به جای مجازات قاتلین و آمرین قتلهای وحشتناک زنجیره ای و حمله کنندگان به دانشگاه، وکلای رسمی ورثه مقتولین و دانشجویان را به جرم خوب دفاع کردن از آنان محکوم مینماید؟
با چه توجیهی به جای مجازات لباس شخصی های شناخته شده ای که به کوی دانشگاه تهران و تبریز یورش بردند و این همه جنایت های هولناک را مرتکب شدند و آبروی کشور را حراج نمودند، دانشجویان معترض به این یورش وحشیانه را به زندانهای طویل المدة محکوم میکنند؟
اینها همه پرسشهائی است که در اذهان فرد فرد ملت ما خلجان دارد، و متأسفانه متصدیان امور از اینها با خونسردی عبور مینمایند. اگر با این همه اقدامات ضد ملی